سفارش تبلیغ
صبا ویژن
کلام اول سلام

بخش های وبلاگ

مطالب خواندنی

.:: کپی برداری از مطالب این سایت تنها با ذکر نام و لینک منبع مجاز می باشد ::. 

مدتی پیش برای انجام طرحی پژوهشی با یکی از پژوهشکده های کشور دعوت به همکاری شده بودیم اما پس از مدت اندکی به دلیلی که برای بنده هنوز هم نامعلوم است (منبع اصلی یادداشت)گام هایی نفوذ فساد در فیلم های ایرانیعذر ما خواسته شد. طی این مدت حدود 2 ماه، مطالعاتی در زمینه تهاجم فرهنگی از طریق فیلم ها و سریال های سینما و سیما داشتم که حیفم آمد این بخش از آن مطالعات را منتشر نکنم باشد که مسئولی از مسئولین آن را ببیند و بلکه چاره ای بیاندیشد. مخصوصا این روز ها که سر و صدای فیلم فجر هم برپاست. (البته این بخش کوچکی از آن مطالعات است که قابل انتشار می باشد)

در عرفان بحثی داریم که از آن با عنوان تطور یاد می شود و ذیل آن اساتید عرفان بیان می دارند که نفوذ گناه و زشتی در انسان گام به گام و آهسته آهسته است و اینگونه نیست فردی متقی در عرض یک شب به فردی فاسق تبدیل شود. چنان که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: دبیب الشرک فی امتی کدبیب النمله السوداء علی الصخره الصماء فی اللیله الظماء (نفوذ شرک در امت من، مانند حرکت مورچه ی سیاه بر روی سنگ سیاه در شب تاریک است). البته تشریح این موضوع خود نیازمند توضیح مبسوطی است که در این مجال نمی گنجد اما در این پست قدری مبسوط تر توضیح داده ام. آنچه قصد داریم در این مجال بدان بپردازیم طریقه نفوذ فساد و بی حجابی در فیلم ها و سریال های ایرانی است.

پر واضح است که نفوذ فساد در سریال ها و فیلم های سیما و سینما نیز می تواند تابع قاعده تطور می باشد. یعنی اینگونه نیست که یک شبه فیلم های غیر اخلاقی در کشورمان ساخته شود بلکه ساخت این گونه فیلم ها نیازمند طی کردن فرایندی است که در ادامه قصد پرداختن به آن را داریم. البته توضیح این نکته خالی از لطف نیست که از این دیدگاه می توان برای تشریح و توصیف نفوذ تبلیغ مصرف گرایی، تجمل گرایی و بسیاری دیگر از مفاسد موجود در فیلم های ایرانی نیز بهره برد.

فرض کنید مهاجمان فرهنگی به کشورمان، در راستای یکی از اهداف اصلیشان که ساخت فیلم های غیر اخلاقی در ایران است، و به عنوان به عنوان هدف میان مدت بنادارند که در ایران فیلمی ساخته شود که در آن یک زن مسلمان بی حجاب ایرانی در یک قاب در کنار یک مرد مسلمان ایرانی قرار گیرد. خوب واضح است که در بدو امر ساخت چنین فیلمی بسیار دور از ذهن می نماید اما در تصویر زیر مراحلی را که برای اینکار طی کرده اند و یا طی خواهد شد را بصورت مبسوط خواهیم دید.
پی نوشت 1: شاید اگر 15 سال پیش حال و روز این روزهای سیما و سنمای ایران را برای آن زمانی ها تعریف می کردید خیلی برایشان قابل باور نبود اما ...
پی نوشت 2: در جدول زیر مراحل اصلی بیان شده اند که می تواند زیر مرحله هایی هم داشته باشد.
پی نوشت 3: اگر مشاهده جدول زیر برایتان سخت است از لینک های روبرو استفاده بفرمایید (دریافت جدول زیر در قالب فایل word // PDF // عکس)

 

گام هایی نفوذ فساد در فیلم های ایرانی

گام ها 

مشخصات بازیگر 

نوع فیلم 

محل فیلم برداری

توضیحات

جنسیت

مذهب

ملیت

اول

زن بی حجاب

غیرمسلمان

غیر ایرانی

غیر ایرانی

خارج از کشور

بسیاری از  فیلم های خارجی که مدت هاست در صدا و سیما در حال پخش است و البته در ابتدا با نمایش کارتون آغاز شد و الان تقریبا با کمترین سانسور (به لحاظ حجاب) در حال پخش می باشد

مرد

غیرمسلمان

غیر ایرانی

دوم

زن بی حجاب

مسلمان

غیر ایرانی

غیر ایرانی

خارج از کشور

فیلم های تولید شده توسط بسیاری از کشور های (مسلمان منطقه که محدودیت حجاب در فیلم هایشان نیست) نظیر مصر، ترکیه و ...

مرد

مسلمان

غیر ایرانی

سوم

زن بی حجاب

غیرمسلمان

غیر ایرانی

ایرانی

خارج از کشور

فیلم های مشترک میان ایران و کشورهای غیر مسلمان یا فیلم ها و سریال هایی که برخی از سکانس هایشان خارج از کشور فیلم برداری شده است

مرد

مسلمان

ایرانی

چهارم

زن بی حجاب

مسلمان

ایرانی

غیر ایرانی

خارج از کشور

فیلم هایی که خانم گلشیفته فرهانی در حال بازی کردن هستند (البته این فیلم ها در ایران اکران نمی شوند؛ لکن می توان آن را یکی از مراحل عادی سازی پنداشت)

مرد

مسلمان یا
غیرمسلمان

غیر ایرانی

پنجم

زن‏ تقریبا
بی‏ حجاب

مسلمان

ایرانی

ایرانی

داخل کشور

متاسفانه این روز های فراوان در فیلم های ایرانی سیما و سینما دیده می شود. (مثل فیلم های تاریخی که با توجیه اینکه می خواهند فیلم کاملا شبیه زمان سابق شود از هر گونه برهنه کردن و آرایش تند زنان و دختران غفلت نمی کنند و آخرین آنها و البته بدترینشان سریال سرزمین کهن بود)

مرد

مسلمان

ایرانی

ششم

(آینده)

زن بی حجاب

مسلمان

غیرایرانی

ایرانی یا غیر ایرانی

خارج از کشور

به زودی شاهد ساخت فیلم های مشترک میان ایران و کشورهایی که در گام دوم معرفی شدند خواهیم بود. (و البته برای شروع فیلم هایی که فقط یک سکانس آنها در آن کشورها ساخته می شود)

مرد

مسلمان

ایرانی

هفتم

(آینده)

زن بی حجاب

مسلمان

ایرانی

غیر ایرانی

خارج از کشور

کافی است یکی از بازیگران مرد ایرانی نیز مانند گلشیفته فرهانی از ایران فرار کند و وتعداد فیلم مشترک با گلشیفته بازی کند. (البته این فیلم ها احتمالا در ایران اکران نخواهند شد؛ لکن می توان آن را یکی از مراحل عادی سازی پنداشت)

مرد

مسلمان

ایرانی

هشتم

(آینده)

زن بی حجاب

غیرمسلمان

غیر ایرانی

ایرانی

داخل کشور

با این توجیه که رعایت حجاب برای زنان غیر مسلمان در دینشان واجب نیست به زودی فیلم هایی با حضور زنان بازیگر غیر مسلمان غیرایرانی ساخته خواهد شد

مرد

مسلمان

ایرانی

نهم

(آینده)

زن بی حجاب

غیرمسلمان

ایرانی

ایرانی

داخل  کشور

با همان توجیه گام هشتم؛ اما اینبار با حضور زنان بازیگر غیر مسلمان ایرانی ساخته خواهد شد

مرد

مسلمان

ایرانی

دهم

(آینده)

زن بی حجاب

مسلمان

ایرانی

ایرانی

خارج کشور

شاید الان بعید به نظر برسد اما مطمئن باشید دیری نخواهد گذشت که آنقدر این موضوعات در کشور عادی شود که برخی از کارگردانان ایرانی دست به تولید چنین فیلم هایی خواهند زد.

مرد

مسلمان

ایرانی

یازدهم

(آینده)

زن بی حجاب

مسلمان

ایرانی

ایرانی

داخل کشور

این مرحله همان گامی است که سالها است مهاجمان فرهنگی به کشورمان در صدد رسیدن به آن هستند

مرد

مسلمان

ایرانی



خطبه شعبانیه یکی از خطبه های معروف پیامبر اکرم (علیه السلام) است که در روز های آخر ماه شعبان بیان فرمودند و طی آن مفاهیم و مضامین بسیار ارزشمندی را بیان داشتند که ارزش دارد هر مسلمانی این خطبه را حداقل یکبار بخواند متن کامل خطبه را می توانید اینجا مطالعه کنید. اما آنچه مرا بر آن داشت که این پست را بنگارم  عدم کاهش ساعت کاری مستخدمان دولت (کارمندان) در ماه رمضان امسال علیرغم گرمای زیاد و سختی روزه داری بود. موضوعی که با اصول مدیریت غربی کاملا سازگار است اما کوچکترین سازگاریی با اصول و مبانی حکومت اسلامی ندارد. یادمان باشد در حکومت اسلامی باید تمام تسهیلات لازم برای دینداری مردم فراهم گردد و تسهیل کار در این ماه همان توصیه ای است که پیامبر اعظم علیه السلام در خطبه شعبانیه بیان داشتند و فرمودند :
وَ مَنْ خَفَّفَ فِى هَذَا الشَّهْرِ عَمَّا مَلَکَتْ یَمِینُهُ خَفَّفَ اللَّهُ عَلَیْهِ حِسَابَهُ
هرکس در این ماه کارهای مستخدمان خود را سبک گرداند، خدا در قیامت حساب او را آسان کند.

توصیه پیامبر به کاهش ساعات کاری در ماه رمضان

ذکر دو موضوع برای پاسخ به برخی شبهات لازم است 

اول آنکه در دولت قبل این کاهش ساعات اداری در ماه رمضان اعمال می شد و اتفاقا عده ای هم به دیوان عدالت اداری که مرجع تفسیر قوانین در حوزه مسائل اداری است شکایت بردند اما این دیوان در حکمی این اقدام دولت را مخالف قانون ندانستند و لذا کاهش ساعات اداری خلاف قانون جاری در حمهوری اسلامی نیست

دوم آنکه همانطوری که اساتید علم مدیریت اذعان دارند بیش از آنکه تعداد ساعات حضور فرد در محل کار مهم باشد بهره وری وی دارای اهمیت است و با توجه به شرایط ماه مبارک رمضان، کارمند دو راه دارد یکی آنکه کل انرژی خود را در ساعات اولیه روز خرج کند تا با بهره وری کامل کار کند و لذا از ساعتی به بعد انرژی خود را از دست داده و کاملا بهره وریش کاهش میابد و دوم آنکه کل روز را با بازده پایین کار کند که باز هم میزان کار انجام شده تغییری نخواهد کرد و لذا بهتر آنکه ساعات را کاهش دهند تا کارمند در همان تعداد ساعات اندک کار مشخص شده خود را به انجام رساند

و نکته قابل تامل دیگر آنکه باید دقت داشت در ماه رمضان به علت بیدار شدن افراد برای صرف سحری افراد دوچار کم خوابی می شوند و اگر زمانی برای جبران این کم خوابی در صبح ایجاد نشود کارکنان عملا در محل کار به چرت زدن می پردازند و باز هم بهره وری کاهش می یابد

ای کاش حداقل زمان نهاری که در ماه رمضان وجود ندارد از مجموع ساعات اداری کم می شد و باز هم ای کاش سیاسی کاری قدری در کشورمان کاهش می یافت

 



دولت یازدهم در روز های اخیر دو تصمیم اتخاذ کرد که به نظر می رسد بازار مسکن که برای مدتی دوچار رکود و کاهش قیمت شده بود را دوباره دوچار شوک قیمتی کند. اما این تصمیم ها چه بودند؟
اولین تصمیم آزاد سازی فروش مسکن مهر بود که نتیجه ای جز ورود بی حد و حصر دلالان به این بازار را در پی نخواهد داشت و طبق یک اصل ساده اقتصادی وقتی تقاضا زیاد شود و عرضه محدود قیمت بالا خواهد رفت.
دومین تصمیم هم افزایش تقریبا 100 درصدی وام مسکن بود که این موضوع در سال 84 توسط دولت احمدی نژاد امتحان شد و آن زمان هم سبب شوک قیمتی به این حوزه حساس گردید.
اما آنچه مهم است کنار هم گذاشتن این دو تصمیم است که از قِبل آن تورمی شدید تر ایجاد خواهد شد. به موارد زیر دقت بفرمایید
1) پروژه مسکن مهر اغلب در حاشیه شهر ها ساخته شده بود و طبعا امکانات موجود در شهر ها در آنجا کمتر یافت می شد و لذا تمام ساکنان این منازل تمایل داشتند به مراکز شهر نقل مکان کنند از سوی دیگر با تصمیم جدید دولت برای آزاد سازی فروش مسکن مهر از سویی و افزایش وام مسکن از سوی دیگر اشتیاق زیادی در ساکنان این منازل ایجاد می شود که با فروش مسکن مهر خود به سطح شهر بیایند که این پدیده دو ایراد بزرگ دارد یکی افزایش ورود دلالان برای خرید مسکن مهر و خالی گذاشتن آنها تا زمانی که قیمت این منازل بالا برود و دوم هجوم ساکنان سابق منازل مهر به سطح شهر ها برای خرید مسکن که بازار مسکن داخل شهر ها را دوچار شوک خواهد کرد. و در هر صورت دود این تصمیم در چشم قشر متوسط و ضعیف جامعه فرو خواهد رفت. آیا تصمیم های اخیر در حوزه مسکن، به نفع چه کسانی است؟
2) در اخبار آمده بود که با اعلام خبر افزایش وام مسکن اوراق گواهی حق تقدم نایاب شد  (اینجا). البته این موضوع از ابتدا هم قابل پیش بینی بود و حتی می توان حدس زد بسیاری از این متقاضیان اوراق گواهی همان دلالان هستند و قصدشان آن است که به محض ابلاغ مصوبه جدید وام ها این اوراق را به قیمت بسیار بالایی بفروش برسانند. اما آنچه خطر ناک به نظر می رسد این است که اگر تعداد این وام های مسکن از حدی بالا تر برود مسلما نقدینگی بسیار بالایی در بازار مسکن تزریق خواهد شد که قطعا سبب افزایش یکباره قیمت این بازار می گردد اما آنچه خطر ناک تر به نظر می رسد، این است که این نقدینگی مانند سایر ژول های سرگردان به زودی و بصورت غیر مستقیم وارد سایر بازار ها می گردد و یک شوک تورمی به همه بازار های کشور وارد خواهد کرد. 
در پایان باید عرض کنم که در این میان تنها یک گروه هستند که از تصمیم های اخیر دولت سود می برند و آن هم دلالان، بنگاه داران و ملاکین هستند که سود سرشاری را از این تورم مسکن و حجم بالای تبادل مالی ناشی از افزایش خرید و فروش، خواهد برد و قطعا یک گروه ضرر خواهند کرد و آن هم قشر متوسط و ضعیف جامعه و خصوصا مستاجرین که با این افزایش قیمت ها همان توان قبلی را هم از دست خواهند داد.  



در جریان سفر آقای روحانی به نیویورک بود که یک خبر رسانه ها را شوکه کرد و آن اینکه آقای روحانی با اوباما تماس تلفنی داشت و حدود 2 دقیقه بعد از این تماس بود که اوباما با ژستی سرشاز از پیروزی و موفقیت پشت تریبون رفت و در کنفرانسی مطبوعاتی که از قبل تدارک آن دیده شده بود این خبر را رسانه ای کرد تا اینجای کار را به فال نیک می گیریم (هرچند انتقاد هایی در این مورد هست همانطور که خود آقای ظریف در این خصوص گفتند که این تماس ناصحیح بوده) اما موج خبری بعدی را خانم سوزان رایس به راه انداخت و آن یک جمله بود: "این تماس به درخواست طرف ایرانی برقرار شده است" جمله ای که در شبکه عظیم رسانه ای صهیونیستی غرب مکرر تکرار شد و بدل به سونامی تبلیغاتی علیه ملت ایران گردید. البته طرف ایرانی نیز سعی کرد با استفاده از صدا و سیمای جمهوری اسلامی و نیز برخی اعتراض های اندک در عرصه بین الملل به این اقدام (که دولت آن را غلط می خواند) اعتراض کنند اما کار از کار گذشته بود و افکار عمومی همه دنیا ایران را در موضع ضعف پنداشتند و این اولین خیانت آمریکا در حق این دولت (اعتدال) بود. بنده امید داشتم که دولت مردان از این خیانت درس بگیرند و دیگر به این استعمار گران اعتماد نکنند اما صد افسوس که با دیگر اعتماد کردند و در جریان مذاکرات پیشنهاد دادند و پذیرفتند که مذاکرات محرمانه باشد حال آنکه با گذشت اندک زمانی محتوای مذاکرات از طریق همان ها که قول محرمانه بودن داده بودند به اطلاع سران رژیم صهیونیستی رسیده و ایشان نیز در دشمنی آشکار محتوای مذاکرات را با رنگ و لعابی که دوست داشتند و تفسیر و توضیحات خودشان منتشر کردند و دوباره این ایران بود که در این جنگ رسانه ای شکست خورد و از اعتماد بیجایش به این روباه صفتان صدمه دید

حال سوال اصلی اینجاست که آیا باز هم قرار است به کشور هایی که بار ها طی تاریخ بی اعتماد جلوه کرده اند و لااقل دوبار طی چند روز گذشته در حق دولت تدبیر و امید خیانت کرده اند؛ اعتماد کنیم؟ هزینه این اعتماد های بیجا را چه کسی باید بدهد؟ و ده ها سوال دیگر 
اما از آنجا که حسن ظن به دولت داریم یک حدیث را به ایشان هدیه می کنیم و آن اینکه 

 مومن از یک سوراخ دو بار نیش نمیخورد

 



در دورانی از تاریخ اسلام برخی از خلفا برای انحراف مذهب حقه تشیع دستور دادند تا احادیث جعلی زیادی توسط ادبا و جاعلان حدیث تولید و به جامعه تزریق شود اینجا بود که برخی از علما برای مقابله با این دشمنی آشکار دست به تالیف کتبی زدند که در آن به جمع آوری احادیث موجود پرداختند تا راه برای جعل احادیث جدید بسته شود. از جمله این علما، علامه مجلسی بود که در کتاب 110 جلدی بحار الانوار سعی نمود تا تمام احادیث موجود در آن زمان را جمع آوری کند تا راه برای جعل احادیث جدید تر بسته شود.
این روز ها که نقل های بسیار شگفت انگیز از سایت جناب آقای هاشمی رفسنجانی دیده می شود به ذهن اینگونه متبادر می شود که ای کاش کسی پیدا شود و تمام این نقل قول های ممکن رو جمع آوری کند تا اگر در آینده باز هم کسانی خواستند مطالبی را به امام خمینی ره نسبت دهند ملاک و میزانی برای سنجش وجود داشته باشد.
راستی یادمان باشد امام خمینی در وصیت نامه الهی سیاسی خود چنین آورده اند:
 "اکنون که من حاضرم، بعض نسبت‌های بی‌واقعیت به من داده می‌شود و ممکن است پس از من در حجم آن افزوده شود؛ لهذا عرض می‌کنم آنچه به من نسبت داده شده یا می‌شود، مورد تصدیق نیست مگر آن‌که صدای من یا خط و امضای من باشد، با تصدیق کارشناسان؛ یا در سیمای جمهوری اسلامی چیزی گفته باشم." 

به داد اندیشه های امام خمینی برسید

 



مدتی است که دستگاه دیپلماسی کشورمان سعی دارد با تایید وقوع هلوکاست خود را از مواضع دولت قبل فاصله داده و سعی کند فشار و مخالفت لابی صهیونیست را بر افکار عمومی علیه ایران کاهش دهد. در این راستانظر رهبر انقلاب در مورد افسانه هولوکاست دیروز آقای ظریف در مصاحبه با شبکه ABC آمریکا (+) در پاسخ به اینکه آیا هولوکاست افسانه است یا خیر گفتند "خیر، هولوکاست افسانه نیست. هیچ کس درباره افسانه صحبت نمی کند." و زمانی که مجری به سخنان مقام معظم رهبری اشاره کردند (در سایت ایشان) آقای ظریف گفتند که این اتفاق اشتباه در ترجمه است. بنده هم برای روشن شدن ایشان سعی کردم با استناد به سایت معظم له جملاتی که تاکید بر افسانه و جعلی بودن هولوکاست دارد را استخراج و در ادامه بیاورم. امید وارم که آقای ظریف و دستگاه دیپلماسی در موضع گیریشان تجدید نظر داشته باشند.

1) امروز در بسیارى از کشورهاى غربى کسى جرأت ندارد که واقعه‌ى مجهول‌الحال هولوکاست را زیر سؤال ببرد. (بیانات در دانشگاه علوم دریایى امام خمینى نوشهر - 1391/06/27 +)

2) در یک کشورى کسى به افسانه‌ى هولوکاست اعتراض میکند، میگوید من قبول ندارم؛ او را زندان مى‌اندازند، محکومش میکنند که چرا یک حادثه‌ى پندارىِ تاریخى را انکار میکنى! حالا گیرم پندارى هم نباشد - واقعى باشد - خیلى خوب، انکار یک حادثه‌ى واقعىِ تاریخى مگر جرم است؟ اگر براى کسى روشن نشد، ثابت نشد و او انکار کرد یا حتّى در آن تردید کرد، او را بیندازند زندان! الان در کشورهاى مدعى تمدن در اروپا قضیه این است: اگر کسى اعتراض کند، تردید کند، قبول نداشته باشد، دادگاه‌ها محکومش میکنند ( بیانات در دیدار اعضاى مجلس خبرگان رهبرى‌ 1390/12/18 +)

3) عدم تحمل رسانه‌های غربی و صهیونیستی و دولتهای حامی صهیونیزم در برابرِ حتی طرح سؤال و تحقیق درباره هولوکاست که بهانه‌ی غصب فلسطین بود، یکی از نشانه‌های این تزلزل و ابهام است. (بیانات در چهارمین کنفرانس حمایت از ملت فلسطین 1387/12/14 +)

امیدوارم دیپلمات های کشورمان بیشتر از پیش دقت نموده و نظرات شخصی خود را عمدا و یا سهوا به رهبری معظم نسبت ندهند. 



اول بگویم نه در موضع دفاع از احمدی نژاد هستم و نه در موضع دفاع از هیچ کس دیگر صرفا می خواهم عده ای که یا خواب هستند و یا از ترس سکوت اختیار کرده اند را بیدار کنم
یادم می آید اولین یا شاید یکی از اولین موضوعاتی که نام آقای اسفندیار رحیم مشایی را بر سر زبان ها انداخت  یک جمله بود و آن این که «ما با مردم [فلسطین اشغالی] اسرائیل دوست هستیم» (+) یادم می آید آن زمان کم مانده بود عده ای از نمایندگان مجلس کفن بپوشند و بریزند توی خیابان تا وی را اعدام انقلابی کنند. موضوع حرف های این آقا (که من هم با بسیاری از موضع گیری هایش مخالف هستم) شده بود نقل تمام مجلس ها تا حدی که تمام ائمه جمعه کشور در نماز های جمعه به آن ها می پرداختند. اما مدتی است که وزیر نسبتا محترم امور خارجه افاضاتی در جلسات مختلف داشته اند که ضمن آن یک وهم که به عنوان واقعه تاریخی مطرح شده را صراحتا تایید و محکوم می کنند و متاسفانه تمامی نمایندگانی که قرار بود اصولگرا باشند و ائمه محترم جمعه در مقابل آن سکوت کرده اند. و اندک افرادی هستند که موضعی نه چندان شفاف و روشن اتخاذ می کنند.
ظریفی که یک توهم تاریخی به نام هولووکاست را صحی می دانستقطعا همانطور که رهبری معظم نماز جمعه مورخ 29 شهریور 1387 فرمودند این حرف آقای مشایی کلامی ناصیحی بود اما همان طور که در همان روز تاکید می کنند این همه هجمه به این موضع؛ اصلی کردن یک موضوع فرعی و افراط است اما این نوع انفعال در مورد دوم نیز تفریط است. نمی دانم چه شده که محافظه کاری سیاق امروزی برخی از افراد شده اما امیدوارم اگر خواب هستند بیدار شده و  با برخوردی مدبرانه با این موضوع مانع از انتشار چنین وهمیاتی در کشور شوند. یادمان باشد که توهمی به نام هولوکاست بود که سبب ایجاد و ادامه حیات رژیم صهونیستی شد. توهمی که سالهاست نمی گذارند کوچکترین بحثی در مورد آن شکل بگیرد. و حتی حاظر نشدند به دو سوال احمدی نژاد در این حوزه پاسخ بدهند. دو سوال منطقی که می توان در هر موضوع تاریخی بدان پرداخت و پاسخش را مشخص کرد در پایان برای آنکه مطمئن شوم آقایانی که واقعا در خواب هستند بیدار شده اند دو جمله ای که اخیرا آقای ظریف فرموده اند را باز گو می کنم. 

1) مردی که هولوکاست را نفی می‌کرد رفته است (روز نامه بهار مورخ  16 شهریور 1392 به نقل از صفحه شخصی آقای ظریف در توئیتر)
2) کشتار یهودی ها توسط نازی ها را هم محکوم کرده همانطور که کشتار و سرکوب فلسطینی ها توسط صهیونیست ها را محکوم می کنیم (سایت مشرق + به نقل از تسنیم)

یادمان نرود آنکه هلوکاست و تمام ماهیت رژیم صهیونستی را انکار می کرد امام خمینی بود.

راستش ناخود آگاه به یاد این بخش از نهج البلاغه افتادم

ای کوفیان!
شما مرا گرفتار سه چیز و دو چیز ساخته اید:
کرید با گوش شنوا،
لالید با زبان گویا،
و کورید با چشم بینا.
نه هنگام رویارویی با دشمن آزادمرد راستین هستید،
و نه زمان مصیبت و گرفتاری برادران مورد اعتماد!
دستتان خالی باد،
که به شتران بی ساربانی می مانید،
که هرگاه از یک سو جمعشان می کنند از سوی دیگر پراکنده می شوند.
به خدا سوگند با شناختی که از شما دارم گویا می بینم که اگر نبرد سخت شود،
و آتش جنگ زبانه کشد فرزند ابی طالب را رها خواهید کرد آنسان که زن به وقت زایمان نوزادش را رها می کند.
من یقینا بر اساس دلیل روشنی از جانب پروردگارم،
و راه مستقیم پیامبرم گام بر می دارم،
و بی تردید در راه روشنی حرکت می کنم که آن را از میان راه های گوناگون یافته و برگزیده ام.
نهج البلاغه خطبه97  بند2

__________________
پی نوشته
متن فرمایش رهبری در نماز جمعه مورخ 29 شهریور 1387:
یک نفر پیدا میشود درباره‌ى مردمى که در اسرائیل زندگى میکنند، اظهار نظرى میکند. البته این اظهار نظر، اظهار نظر غلطى است. اینى که گفته شود ما با مردم اسرائیل هم مثل مردم دیگر دنیا دوستیم! سیاهىِ لشگرِ عناصر صهیونیسم، همین‌هایند. این موضع نظام است، این موضع انقلاب است، موضع مردم است. حالا کسى حرف اشتباهى میزند، عکس‌العملهائى هم در مقابل آن نشان داده میشود. خوب، مسئله را باید تمام کرد. - این التهاب‌آفرینى است. حرفى بود، گفته شد و اشتباه بود و تمام. موضع دولت جمهورى اسلامى هم این نیست این را نباید وسیله‌ى التهاب قرار داد. من خواهش میکنم از همه، اینجور مسائل کوچک و مسائل جزئى را وسیله‌اى قرار ندهند براى اینکه مدتى جریان‌سازى و مسئله‌آفرینى در سرتاسر کشور بشود؛ سر قضیه‌اى پوچ. موضع نظام هم معلوم است. تمام شد. 



اجازه بدهید نوشته را با یک داشتان آغاز کنم.
دوستی تعریف می کرد روزی پادشاهی را برکنار کرده بودند و قرار بود پادشاه دیگر بر سر کار بیاید. پادشاه مخلوع سه پاکت نامه که روی آنها شماره 1 تا 3 نوشته شده بود را به پادشاه جدید داد و گفت هر زمان به مشکلی برخوردی پاکت 1 را باز کن و راه حل آن را اجرا کن مشکلت حل می شود و اگر باز هم با نارضایتی مواجه شدی پاکت دوم را باز کن و راه حلش را عمل کن و اگر باز هم با مشکل مواجه شدی پاکت سوم را عمل کن.
بعد از مدتی مردم در اثر مشکلات شروع می کنند به نارضایتی و آشوب تا حدی که پادشاه تازه بر تخت نشسته از آرام کردن اوضاع نا امید شده و به یاد پاکت های پادشاه مخلوع می افتد. پاکت اول را باز می کند و می بیند نوشته شده «به مردم بگو پادشاه قبل خیانت های زیادی به شما کرده و اوضاع کشور بسیار نا مناسب است همه چیز بهم ریخته و خلاصه تا می توانی مشکلات را به گردن من [پادشاه مخلوع] بیانداز» پادشه تازه کار نیز چنین می کند و از مردم می خواهد که صبر داشته باشند که او بتواند خیانت های قبلی ها را اصلاح کند و برخی از مشکلات حل نماید. این شیوه موثر واقع شده و تا چند ماهی مردم را به خود مشغول می دارد. اما از بد روزگار دوباره مردم نمی توانند تحمل کنند و آشوب ها دوباره آغاز می شود. پادشاه هم به سراغ نامه دوم می رود و می بیند که در آن نوشته شده «به مردم بگو در حال تغییرات وسیع هستم، باید کل امور را از ابتدا برنامه ریزی کنیم، باید همه چیز را از پایه باز سازی کنیم و خلاصه با قول تغییرات وسیع مردم را آرام کن» این بار نیز این وعده مردم را آرام می سازد و تا چند ماه سر و صدا ها آرام می شود. ولی باز هم جریانی راه می افتد و آشوب های فراوانی اتفاق می افتد و پادشاه درمانه از همه جا سراغ نامه سوم و آخرین نامه می رود و می بیند که در آن نوشته «تو هم مانند من لیاقت پادشاهی نداری سه نامه تهیه کن و آماده باش که مردم دیر یا زود تو را نیز خلع خواهند کرد»
حکایت این روز های کابینه و اطرافیان آقای روحانی هم شده حکایت نامه اول پادشاه که گفته بود تا می توانی با سیاه نمایی پادشاه قبلی مردم را آرام کن. آقای روحانی! قبول داریم که اشکالات زیادی در سیستم اداری و نیز مالی کشور وجود دارد و می دانیم که تحریم ها شرایط را سخت کرده و خلاصه همه ما می دانیم شرایط به چه گونه هست اما به نظرتان صحیح است که عده ای از نزدیکان شما این همه تخریب را به سمت رییس جمهور سابق روانه کنند؟؟ آیا 4 یا نهایتا 8 سال دیگر شما نیز در معرض همین اتهامات قرار نخواهید گرفت؟؟ آیا می دانید که اگر به همین شیوه ادامهه بدهید به زودی باید نامه دوم را هم باز کرده و آن را بخوانید. 
آقای روحانی و دوستان دلسوز ایشان! محبت بفرمایید بجای این همه سیاه نمایی که نه شایسته شماست و نه با صداقتی که وعده اش را داده بودید سازگار است؛ سعی کنید که نه در 100 روز بلکه در 300 روز کاری برای این مردم کنید که در فشار هستند. که با حلوا حلوا کردن دهن شیرین نمی شود. 



روال بررسی صلاحیت ها به این صورت است که ابتدا رئیس جمهور یا نماینده او به معرفی کابینه پیشنهاد می پردازد و بعد از آن نمایندگانی در موافقت و مخالفت با کابینه سخن می گویند. تا اینجای کار مشکلی نیست اما در پایان رئیس جمهور یا فردی که او تعیین می کند (نماینده دولت) می تواند به پاسخ گویی به سوالات مخالفین بپردازد. و نکته جالب توجه جلسه امروز (برای بررسی کلیات کابینه پیشنهادی دولت یازدهم) این بود که تقریبا تمام صحبت پایانی نماینده دولت توسط نمایندگان مجلس انجام شد و این یعنی آنها از همین الان نماینده دولت هستند نه نماینده مردم 

یادش بخیر زمانی وکیل الدوله بودن چیز بدی بود

و شاید یاد آوری کلام پیر دیر امام خمینی (ره) در خصوص لزوم رعایت وکالت مردم و نه وکالت دولت برای برخی از نمایندگان مدعی خط امام لازم و ضروری باشد جایی که فرمودند:
مجلس شورای اسلامی مجلس مشورت است، مجلسی است که باید متفکرین، آقایان، مسائلی که مایحتاج ملت است و کشور است در میان بگذارند و با هم مشورت کنند. مباحثه کنند فقط آن چیزهایی که مربوط به ملت است و به اسلام.
مجلس شورای اسلامی که شما آقایان وکیل هستید از طرف ملت برای خدمت در آن بنگاه، باید آنکه دلخواه ملت است در آنجا طرح بشود. و آنچه دلخواه اسلام است بحث و مشورت بشود. و به ترتیبی که مقرر است تصویب بشود و همه چیزش اسلامی باشد.
اغراض شخصیه را باید همه ما کنار بگذاریم. فرضاً که من با شما خدای نخواسته، یک حساب و خرده دارم، این در مجلس نباید، در مجلسی که مجلس اسلامی است نباید این خرده حساب‌ها را آنجا به آن رسید. مجلس شورای اسلامی در یک محفظه سربسته نیست که اگر خدای نخواسته انحرافی در آن پیدا شد‌‌ همان اجزای خود مجلس بفه‌مند، این سرباز است و رادیو و تلویزیون این را منتشر می‌کند، همه ایران می‌بینند و می‌شنوند، و خارج از ایران هم تا آنجایی که موج این‌ها می‌رود، آن‌ها هم می‌شنوند و می‌فه‌مند که چه شده است. اگر بنا باشد که خدای نخواسته از اول صف آرایی بشود برای جنگ اعصاب، و آن مجالسی که درزمان طاغوت بود، آن مجالس، باز محتوایش تکرار بشود، این‌ مجلس اسلامی نیست، و آقایان به وظیفه شرعی و الهی خودشان عمل نکرده‌اند. 
صحیفه امام، ج 12، ص: 345 

شما نماینده مردم هستید نه وکیل الدوله



امام راحل تاکید زیادی بر اسلامی شدن دانشگاه ها داشتند. امر اسلامی شدن را از دو جنبه می توان بررسی کرد یکی اسلامی شدن فرهنگ حاکم بر مجموعه دانشگاهیان و دوم اسلامی شدن علوم.
در مورد اول یعنی اسلامی شدن فرهنگ حاکم بر دانشگاهیان (یعنی اساتید، دانشجویان و کارکنان دانشگاه)  ایشان به حق تاکید دارند که: 
«دانشگاه­ها را در نظر بگیرید که اسلامی بشود و اگر دانشگاه­ها اسلامی بشود مسائل ما در آتیه هم حل است» (64/6/13) 
دانشگاه از منظر امام خمینی استقلال فرهنگی دانشگاهیان و پرهیز از روحیه پیروی، تقلید و گداصفتی از جمله تاکیدات مکرر ایشان می باشد جایی که می فرمایند
“مبادا اساتید و معلمینی که به وسیله ی معاشرت ها و مسافرت به جهان به اصطلاح متمدن، جوانان ما را که تازه از اسارت استعمار رهیده اند تحقیر و سرزنش نمایند و خدای ناکرده از پیشرفت و استعداد خارجی ها بت بتراشند و روحیه ی پیروی و تقلید و گداصفتی را در ضمیر جوانان تزریق نمایند و به جای این که گفته شود که دیگران کجا رفتند و ما کجا هستیم به هویت انسانی خود توجه کنند و روح توانایی و راه و رسم استقلال را زنده نگهدارند (67/4/29)
تاکید ایشان در مورد فرهنگ حاکم بر دانشگاه ها تا حدی است که در وصیت نامه الهی، سیاسی خود بعد از سطر ها سخن در خصوص دانشگاه ها و لزوم رسیدگی به فرهنگ حاکم در آن می فرمایند:
«و اما در دانشگاه نقشه آن است که جوانان را از فرهنگ و ادب و ارزشهای خودی منحرف کنند و به سوی شرق یا غرب بکشانند و دولتمردان را از بین اینان انتخاب و بر سرنوشت کشورها حکومت دهند تا به دست آنها هرچه می خواهند انجام دهند. اینان کشور را به غارتزدگی و غربزدگی بکشانند و قشرروحانی با انزوا و منفوریت و شکست قادر بر جلوگیری نباشد. و این بهترین راه است برای عقب نگهداشتن و غارت کردن کشورهای تحت سلطه ، زیرا برای ابرقدرتها بی زحمت و بی خرج و در جوامع ملی بی سر و صدا، هر چه هست به جیب آنان می ریزد.
پس اکنون که دانشگاهها و دانشسراها در دست اصلاح و پاکسازی است ، برهمه ما لازم است با متصدیان کمک کنیم و برای همیشه نگذاریم دانشگاهها به انحراف کشیده شود؛ و هر جا انحرافی به چشم خورد با اقدام سریع به رفع آن کوشیم . و این امر حیاتی باید در مرحله اول با دست پرتوان خود جوانان دانشگاهها و دانشسراها انجام گیرد که نجات دانشگاه از انحراف ، نجات کشور وملت است .
و اینجانب به همه نوجوانان و جوانان در مرحله اول ، و پدران و مادران ودوستان آنها در مرحله دوم ، و به دولتمردان و روشنفکران دلسوز برای کشور درمرحله بعد وصیت می کنم که در این امر مهم که کشورتان را از آسیب نگه می دارد، با جان و دل کوشش کنید و دانشگاهها را به نسل بعد بسپرید. و به همه نسلهای مسلسل توصیه می کنم که برای نجات خود و کشور عزیز و اسلام آدم ساز، دانشگاهها را از انحراف و غرب و شرق زدگی حفظ و پاسداری کنید و بااین عمل انسانی - اسلامی خود دست قدرتهای بزرگ را از کشور قطع و آنان راناامید نمایید. خدایتان پشتیبان و نگهدار باد. »
 تاکید بر اجتناب از غرب و شرق زدگی که در راستای شعار اصیل انقلاب که همان نه شرقی، نه غربی است بار ها و بار ها در سخنان ایشان تکرار شده است در این تاکیدات که بخش دوم سخنان امام در خصوص اسلامی شدن دانشگاه ها را شامل می شود یک موضوع مورد سفارش است و آن اینکه نباید همه چیز را بصورت مستقیم وارد جامعه کرد و پیش از ترجمه نوشته های دانشمندان غرب و شرق باید ببینیم چقدر از آن با فرهنگ اصیل اسلامی، ایرانی ما سازگار است و چقدر سازگار نیست. به بیان ساده تر باید همه علوم وارداتی از فیلتری بگذرند و سپس به جامعه دانشگاهی وارد شوند 
«آن معنایی که از علوم دانشگاه­ها ما می­خواهیم و اسلام می­خواهد این است که تمام علوم طبیعی و غیرطبیعی مهار شود به علوم الهی و برگشت به توحید کند. هر علمی که در آن جنبه­ی اولوهیت باشد یعنی انسان طبیعت را که می­بیند خدا را در او ببیند، مسایل موجودات را که مشاهده می­کند خدا را در او ببیند. او که اسلام برای او آمده است برای برگرداندن تمام موجودات طبیعی به الهیت و تمام علوم طبیعی به علوم الهی و از دانشگاه­ها هم این معنی مطلوب است علوم طبیعی همه باید باشد. معالجات بدنی باید باشد لکن آن مرکز ثقل است که مرکز توحید است. اسلام طبیعت را مهار می­کند برای واقعیت و همه را به وحدت و توحید می­برد » (64/1/20)
ایشان بار ها تاکید دارند که جوانان و اساتید ایران اسلامی توان تولید علم را دارند و نیازی به تقلید کور کورانه از علم غرب وجود ندارد بلکه می توانیم با تکیه بر توان داخلی علم تولید کنیم در جایی تاکید می کنند
«مهمترین عامل در کسب خودکفایی و بازسازی توسعه مراکز علمی و تحقیقات و تمرکز و هدایت امکانات و تشویق کامل و همه جانبه مخترعین و مکتشفین و نیروهای متعهد و متخصصی است که شهامت مبارزه با جهل را دارند و از لاک نگرش انحصاری علم به شرق و غرب به در آمده و نشان دادند که می­توانند کشور را روی پای خودشان نگهدارند » (67/7/11)
 اگر بخواهیم توصیه های ایشان را در مورد دانشگاه ها و فرهنگ حاکم بر آنها مورد بررسی قرار دهیم شاید بتوان آن را در این دو سرفصل خلاصه کرد
1) اسلامی شدن فضای حاکم بر دانشگاه ها 
2) بومی سازی و اسلامی سازی علوم و دانش موجود در دانشگاهها پیش از ارائه آنها به دانشجویان.
به امید روزی که شاهد تحقق یافتن این دو توصیه ایشان در جامعه دانشگاهی خود باشیم 



<      1   2   3   4      >