شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

ساعت ویکتوریا
+ [تلگرام] يه لحظه اين متن رو بخون لطفا ببين چقدر شبيهشون هستيم حاج مهدي باکري وقتي رد ميشد شب عمليات جنازه برادرش حميد باکري افتاده ولي رد شد و رفت،بچه ها هر چي فرياد زدندحاجي جنازه حميد و برگردونيد عقب و در آخر به اصرار فرمانده پشت بيسيم گفت ايناکه اينجا افتادن همه حميد باکرين کدومشون رو برگردونم. خواهرباکري ميگه ما سه تا برادر داشتيم هرسه تاشون شهيد شدند هيچ کدومشون برنگشتند. يکي علي باکري بود زمان طاغوت ساواک شاه علي ما رو دستگير کردند تيکه تيکه کردند و هيچي از جنازش به مانرسيد. داداش حميد ما رو هم که مهدي تو خيبر جا گذاشت و رفت. خوده آقا مهديم تو وصيت نامش نوشته بودخدايا از تو ميخام وقتي کشته ميشم جسدم پيدا نشه تا من يه وجب از خاک اين دنيا رو اشغال نکنم که تو عمليات بعدي جنازش افتاد تو دجله جنازشو آب برد هيچکدوم از سه برادر برنگشتن .... شہـدا شرمنده ايـــم @VAJEB1
ساعت ویکتوریا
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله ارديبهشت ماه
vertical_align_top