سفارش تبلیغ
صبا ویژن
کلام اول سلام

بخش های وبلاگ

مطالب خواندنی

.:: کپی برداری از مطالب این سایت تنها با ذکر نام و لینک منبع مجاز می باشد ::. 

مقدمه اول: واژه تقدس از ریشه قدس بوده و به معنای پاک بودن و عاری از اشکال و نقص بودن است و در اصطلاح به معنای ارتباط با قدس الهی داشتن به کار می رود و هر شی دارای تقدس (مقدس) دارای حیطه و حاشیه امن خواهد بود که هرگونه تعرض به آن از سوی معتقدین به تقدس شی با برخورد سخت مواجه خواهد شد.

مقدمه دوم: هر نظام و حکومتی خصوصا سیستم های برآمده از انقلاب های مردمی و ایدئولوژیکی دارای پایه های اعتقادی هستند. این پایه های اعتقادی اساس و محور تحولات آن انقلاب بوده و تمام تصمیمات آن سیستم بر اساس آن پایه ها اتخاذ می شود (از آنها با عنوان ارزش های آن سیستم نیز یاد می شود). به عنوان مثال در حکومت های کمونیستی تساوی حقوق یک ارزش و پایه حکومت است و هر تصمیم در آن نظام لازم است بر اساس نیل به آن اتخاذ شود و از روی دیگر هر تصمیم و عملی که بر خلاف آن باشد مذموم و نکوهیده خواهد بود.
با عنایت به این دو مقدمه خواهیم یافت که هر نظام و انقلابی دارای ارزش ها و پایه هایی است که آن ارزش ها برای مردم تابع آن حکومت (لااقل وفاداران بدان حکومت) دارای تقدس می باشد. 
برای مثال در نظام جمهوری اسلامی ارزش هایی مطرح است که برای بررسی کلی آن می توان به دو واژه "جمهوری" و "اسلامی" دقت نمود. و برای مثال جزئی تر می توان به مفاهیمی چون عدالت، آزادگی، استقلال، بندگی خدا، عدم بندگی طاغوت، ولایت مبتنی بر فقه (ولایت فقیه) و ... اشاره نمود. که همگی پایه ها و ارزش های بودند که در تشکیل این نظام سیاسی مورد توجه و دقت قرار گرفته اند.
با عنایت به عرایض مطرح شده دو راه برای منحرف کردن نظام های سیاسی از خط و مشی اصلی آن وجود دارد یکی تقدس زایی و دیگری تقدس زدایی که در واقع در بسیاری از موارد اولی مقدمه دومی خواهد بود.
طبیعی است که راه منحرف کردن یک انقلاب، تغییر را تقلیل مقدسات و ارزش های آن نظام است اما همانطور که در مقدمات عرض شد  در انقلاب های مردمی، ارزش هایی که بر مبنای آنها انقلاب کرده اند؛ مقدس انگاشته می شود و نسبت به آنها حساسیت بسیار وجود دارد لذا همواره سعی می گردد با کسانی که برخلاف آن مقدسات سخن می گویند یا اقدام می نمایند برخورد سخت صورت گیرد. پس اگر کسی یا کسانی بخواهند یک نظام سیاسی را منحرف کنند لازم است ابتدا از ارزش و بهای این مقدسات نزد مردم آن جامعه بکاهند و سپس آرام آرام، آنها را حذف نمایند. اجازه بدهید با یک مثال این موضوع را تشریح نمایم. یکی از ارزش هایی که انقلاب ما برای تحقق آن شکل گرفت موضوعی بود که تحت عنوان حجاب و عفاف از آن یاد می شود. اگر دشمنان این انقلاب می خواستند همان ابتدا این شی مقدس را از جامعه ما بگیرند با برخورد رادیکالی و بسیار تند انقلابیون (که تقریبا تمام جامعه یا اکثر آن را تشکیل می داند) مواجه می شدند و در نتیجه برداشتن یکباره این ارزش کاری اشتباه بود. لذا برای از بین بردنش لازم بود روش نرم استفاده شود و آرام آرام از میزان تقدس این ارزش کاسته شود تا جامعه روزی آمادگی آن را بیابد که انقلاب خود را بدون این ارزش بپذیرد و تحمل نماید. و نتیجه این تهاجم نرم و خزنده آن شد که جامعه ای که عدم وجود چادر را به هیچ عنوان نمی پذیرفت و برای چادر ارزش قدسی قائل بود امروز به پوشیدن مانتو های کوتاه و شلوار های چسبان و بیرون گذاشتن انبوهی از مو توسط خانم ها و لباس های چسبان و بدن نما توسط آقایان رضایت داده و خواستار آن است که این ارزش بیش از این خدشه دار نشود حال آنکه روزی در برابر کوچکترین خدشه به ارزش چادر و حجاب عکس العمل های بسیار تند توسط همین مردم صورت می پذیرفت. (لازم به توضیح است که در مقام دفاع از اقدامات بعضا تند ابتدای انقلاب نیستم و صرفا توضیح اتفاقات رخ داده مد نظر است) در واقع دشمنان موفق شدند این ارزش و امر مقدس در بدو انقلاب را آرام و نرم کم رنگ کرده و به سمت صفر سوق دهند و در واقع تقدس زدایی کنند. این موضوع را می توان در موارد گوناگون از جمله بحث استکبار ستیزی، صداقت، عدالت، پیروی از ولایت فقیه و برخی دیگر از ارزش های اسلامی که انقلاب ما بر اساس آنها شکل گرفت؛ مورد بررسی و کنکاش قرار داد.
اما تقدس زدایی همواره به صورت مستقیم انجام نمی پذیرد بلکه در برخی از موارد با ارائه نسخه های جعلی و دروغین از امور مقدس سعی در تکثر و تعدد آن داشته تا افراد جامعه و بعضا نخبگان در تشخیص اصل از بدل دچار اشتباه و گمراهی شوند  و مهاجمین بتوانند نسخه های اصل را آرام آرام برداشته و نسخه قلابی را جایگزین کنند. موضوعی که می توان آن را در خصوص انحرافات وارده در موضوع عاشورا و محرم به وضوح مشاهده کرد. در این روش مهاجمین آنقدر افراد را سرگرم موضعات ناصحیح و نامعتبر می کنند که توجه ایشان نسبت به اصل منحرف شده تا پس از گذشت اندک زمانی حذف یا کمرنگ کردن ارزش های واقعی سهل و آسان گردد (راه هایی مانند حسین پارتی یا مجالس سینه زنی که با سبک و سیاق مجالس دیسکو برگزار می شود برای موضع تقدس زدایی از محرم و عاشورا مورد استفاده قرار گرفت) این اقدام دشمنان همان تقدس زایی است و به معنای مقدس کردن اشیاء نامقدس بوده و نتیجه اش خطا بردن افراد در تشخیص مقدس از غیر آن می باشد که در نهایت راه برای حذف شیء مقدس واقعی فراهم شده و می توانند به راحتی پس از گذشت اندک زمانی مقدسات اصیل را حذف یا بسیار کم رنگ نمایند. 
این دو روش اصلی و اساسی در جنگ نرم است که امیدوارم مسئولین و مردم توجه بیشتری نسبت به آنها داشته باشند



موضوع را با سه پرسش و پاسخ از زبان حجت‌الاسلام دکتر محمد صابر جعفری قائم مقام بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود بررسی می کنیم. 

1. آیا شیعیان برای به امامت رسیدن امامی، جشن  می‌گرفته‌اند؟

دو نوع شادمانی برای به امامت رسیدن امام داریم. یک نوع وقتی است که پیامبر(صل الله علیه و اله و سلم)، حضرت علی(علیه السلام) را به عنوان امام معرفی می‌کند. برای این امر، مراسم داشتیم و امامان هم بر آن و بزرگداشت آن تأکید کرده‌اند؛ البته جشنی متناسب با عرف زمانة خودش؛ یعنی وقتی پیامبر(صل الله علیه و اله و سلم)، حضرت علی(علیه السلام) را به عنوان امام در غدیر مطرح می‌کنند که یک حالت عمومی دارد، نهم (9) ربیع الاول آغاز ولایت امام زماناین همراه خودش، جشن دارد؛ تا چند روز افراد به امیرالمؤمنین(علیه السلام) تبریک می‌گفتند؛ حتی بعد از این واقعه هم، وقتی کسی خبردار می شد به آن حضرت تبریک می گفت؛ چون پیامبر(صل الله علیه و اله و سلم) فرموده بودند که حاضران به غایبان بگویند. حاجیانی که به مناطق خودشان برمی‌گشتند و این خبر مهم را به منطقة خودشان می رساندند، عده‌ای که تازه خبردار می‌شدند باز هم به امیرالمؤمنین(علیه السلام) تبریک می‌گفتند.
جشن گرفتن در این روز در سیرة علما هم بود است. با اینکه عید قربان و عید فطر از عیدهای اسلامی است؛ اما علاوه بر این دو عید، عید غدیر را بسیار گرامی می‌داشتند.
اما نوع دوم، آغاز امامت، بعد از شهادت امام قبلی است. سیرة اهل‌بیت(علیهم السلام) در این مورد چگونه بوده است؟ اول اینکه طبیعی است که ایشان به مناسبت شهادت امام قبلی، محزون بوده‌اند. شیعیان نزد امام جدید می‌آمدند و ابتدا شهادت امام قبلی را تسلیت می‌گفتند و سپس با امام جدید بیعت می‌کردند. امام(علیه السلام) با تعابیر مختلف به اینها می‌گفتند خوشحال باشید که با ما هستید و شیعیان هم  خوشحال بودند که گمراه نشده‌اند و امام بعدی را شناخته‌اند و مثلاً هفت‌امامی نمانده‌اند؛ به خصوص تا زمان امام رضا(علیه السلام) که سرآغاز دوازده امامی شدنِ شیعه است؛ یعنی ما هفت‌امامی و شش‌امامی داریم، اما هشت‌امامی نداریم؛ هر کسی امام رضا(علیه السلام) را پذیرفته است بقیة ائمه را هم قبول کرده و دوازده‌امامی شده است.
البته اهل‌بیت(علیهم السلام) در یک فضای حزنی زندگی می کردند و می فرمودند بنی‌امیه برای ما عید نگذاشتند؛ بنابراین سیرة آنها بیشتر به تسلیت‌ و حزن متمایل  بوده است.
در تقویم‌های ایران قدیم، این روز به نام تاجگذاری امام عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) مطرح بوده است؛ ولی پس از انقلاب اسلامی، تعبیر تاجگذاری تغییر کرد. این سخن صحیح نیست که کسی بگوید ما در بین علما، کسی را نداشتیم که به نهم ربیع اهتمام بورزد! 

2. بیعت چیست؟
‌بیعت از بیع می آید به معنای معامله و خرید و فروش؛ قرآن می فرماید: «وَمِنَ النَّاسِ مَن یَشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغَاء مَرْضَاتِ اللّهِ؛  برخی از مردم هستند که جان خودشان را برای رضای خداوند متعال می فروشند». و یا تعبیری که در مورد انسان وجود دارد این است: انسان در یک نوع معامله قرار دارد، «وَالْعَصْرِ؛ إِنَّ الْإِنسَانَ لَفِی خُسْرٍ»؛ انسان در سود و زیان است. وقتی دنیا مزرعه شد، انسان دائم در حال معامله است و در سود و زیان است و دائم دارد از او کم می‌شود و خسر یعنی همین.
اگر انسان در معامله و سود و زیان است، دین، بیعِ  او را جهت می‌دهد و جهت دهی آن، بیعت با امام است. در واقع کار دین جهت‌دهی به معاملات انسان است؛ جهت‌دهی به اینکه تو زندگی‌ات را، فکرت را، ذکرت را، وقتت را، قلمت را، عُلقه هایت را، دغدغه هایت را و هزینه های مالی‌ات را برای چه مصرف کنی؟ اگر جهت ندهی، خُسر است، مثل یخی که دارد آب می‌شود سرمایه هایت هم دارد نابود می شود. دین جهت می دهد که سرمایه های وجودت را به چه کسی بفروشی. امام علی(علیه السلام) می‌فرماید: «الا ان ثمنک الجنه فلا تبیعوها الا بالجنه؛ آگاه باشید که قیمت جان شما بهشت است، پس نفروشید آن را مگر به بهشت.» تازه این بهای جان شماست و بالاتر از این روح شماست که بهای آن، خود خداست. پس حالا که قرار است جان ما برود، برای که و برای چه برود؟‌ چه بخواهیم و چه نخواهیم این جانمان دارد رایگان می‌رود. چه خوب است که این جانمان را به دست کسی بسپاریم که هم خوب مدیریت می کند و هم دوستمان دارد.
بیعت این ثمره را هم دارد که وقتی فهمیدی طرف حسابت امام حسین(علیه السلام) یا امام عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) است، رفتارت، زندگی‌ات، برخوردت، همه به او بیشتر متمایل می‌شود.

3. آیا این  بیعت سابقه داشته است؟
چنانکه گفتیم، تجدید عهد و پیمان و بیعت با امام، سابقه داشته است؛ به عبارت دیگر، سیر زندگی اهل‌بیت(علیهم السلام) اینگونه بوده است که هرگاه امامی به شهادت می‌رسید، شیعیان نزد امام بعدی می‌آمدند و عرض ارادت می‌کردند و ضمن عرض تسلیت شهادت امام قبلی، با امام جدید هم تجدید عهد و بیعت می‌کردند؛ حتی امامان قبل از شهادت، برای امام بعد از خود نیز از مردم بیعت می گرفتند؛ مثلاً پیامبر اسلام(صل الله علیه و اله و سلم)، در غدیر خم نسبت به حضرت علی(علیه السلام) از مردم بیعت گرفتند و فرمودند: «من کنت مولاه فهذا علی مولاه»، بعد دستور دادند که همگان بر قبول ولایت و وفاداری نسبت به آن با امیرالمؤمنین(علیه السلام) بیعت کنند، به نقل تاریخ سه شبانه‌روز طول کشید تا همگان توانستند با علی(علیه السلام) بیعت کنند؛ حتی خانم‌ها هم با قرار دادن دستشان در ظرف آبی با آن حضرت بیعت کردند و یا پیامبر فرمود:  «سلّموا عَلی عَلیّ بأمیرالمؤمنین (بامره المؤمنین)؛  به حضرت علی به عنوان امیرالمؤمنین سلام دهید». گاهی وقت‌ها پیامبر یا امام، نسبت به امام بعدی، از افراد عهد و پیمان خصوصی و عمومی می‌گرفتند. جالب اینکه گاهی هم برای خودشان از مردم عهد و پیمان و بیعت می گرفتند؛ مثلا پیامبر اسلام(صل الله علیه و اله و سلم) از مسلمانان همراه خویش بیعتی گرفت که بعدها «بیعت رضوان» نامیده شد. ائمه(علیهم السلام) هم برای امامت خودشان از مردم بیعت مجدد می‌گرفتند یا متذکر بیعت گذشته می‌شدند. روایاتی که «انشدکم الله» دارد به این موضوع برمی‌گردد. حضرت علی(علیه السلام) چند بار متذکر بیعت می‌شوند؛ امام حسین(علیه السلام) نیز یک سال پیش از واقعة عاشورا در مِنی، یادآور بیعت می‌شود و وقتی امام حسین(علیه السلام) و حضرت علی(علیه السلام) از مردم می‌خواهند و جواب نمی‌دهند، آنها را نفرین می‌کنند. «انشدکم الله»، شما را به خدا قسم می‌دهم که شما نبودید که پیامبر فرمود: «اولی بکم من انفسکم»؟ چهار پنج تا از صحابة پیامبر(صل الله علیه و اله و سلم) می‌گویند ما پیرمرد شدیم و یادمان نمی‌آید که حضرت آنها را نفرین می‌کند. این نکته مهم است که گاهی وقت‌ها امام، جامعه را به آن بیعت  با خود  متذکر می‌شود.
بنابراین با نزدیک شدن  به ایام نهم ربیع‌الاول، آغاز امامت یگانه منجی عالم بشریت و سخن از بیعت با امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف)؛ برای کسی احساس غریبی پیش نیاید؛ زیرا تجدید عهد و بیعت برای جریان امامت امام(علیه السلام) چیز عجیبی نیست.



قصد داشتم یک مقاله بلند و بالا بنویسم در مذمت دخالت دولت در کار های مربوط به مذهب و فرهنگ اسلامی اما دیدم بهتر است خلاصه و مختصر بگویم
احساس خطر می کنم!
احساس خطر می کنم! از اینکه باز هم عده زیادی کارمند شهرداری را برده اند در کربلا تا به کار های خدمات آنجا را انجام دهند آیا نمی شد از ظرفیت زائران استفاده کرد تا باز هم این حرکت مردمی باقی بماند؟ آیا نمی شد شهرداری تهران در این اقدام خود که انشا الله نیت خدایی داشته فقط مردم را سازماندهی می کرد و امکانات در اختیارشان قرار می داد؟ باور کنید اگر اعلام عمومی می کردید؛ همه بیش از یک میلیون زائر ایرانی اعلام آمادگی می کردند که خدمات شهر کربلا را به عهده بگیرند
احساس خطر می کنم از اینکه موکب دولتی بر پا کرده اند موکبی که نامش را امام رضا نهاده اند و به وضوح با بودجه دولتی اداره می شود، آخر برادر من نمی گویید اینکه موکب دولتی راه انداخته اید چقدر می تواند این فرهنگ اصیل موکب های مردمی را تحت الشعاع قرار دهد؟
باور کنید احساس خطر می کنم ... باور کنید از این همه بدعت احساس خطر می کنم؟ ظریفی می فرمود بعضی استاد خراب کردن کار های نیک هستند ...
مسئولین محترم لطفا یک بار هم که شده از سیستم دولتی دست بردارید و بگذارید این حرکت مردمی باقی بماند؛ فقط مردم را سازماندهی کنید، همین ...
شما را به خدا !
شما را به خدا !
اربعین را دولتی نکنید ...

اربعین را دولتی نکنید



مدتی پیش برای انجام طرحی پژوهشی با یکی از پژوهشکده های کشور دعوت به همکاری شده بودیم اما پس از مدت اندکی به دلیلی که برای بنده هنوز هم نامعلوم است (منبع اصلی یادداشت)گام هایی نفوذ فساد در فیلم های ایرانیعذر ما خواسته شد. طی این مدت حدود 2 ماه، مطالعاتی در زمینه تهاجم فرهنگی از طریق فیلم ها و سریال های سینما و سیما داشتم که حیفم آمد این بخش از آن مطالعات را منتشر نکنم باشد که مسئولی از مسئولین آن را ببیند و بلکه چاره ای بیاندیشد. مخصوصا این روز ها که سر و صدای فیلم فجر هم برپاست. (البته این بخش کوچکی از آن مطالعات است که قابل انتشار می باشد)

در عرفان بحثی داریم که از آن با عنوان تطور یاد می شود و ذیل آن اساتید عرفان بیان می دارند که نفوذ گناه و زشتی در انسان گام به گام و آهسته آهسته است و اینگونه نیست فردی متقی در عرض یک شب به فردی فاسق تبدیل شود. چنان که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: دبیب الشرک فی امتی کدبیب النمله السوداء علی الصخره الصماء فی اللیله الظماء (نفوذ شرک در امت من، مانند حرکت مورچه ی سیاه بر روی سنگ سیاه در شب تاریک است). البته تشریح این موضوع خود نیازمند توضیح مبسوطی است که در این مجال نمی گنجد اما در این پست قدری مبسوط تر توضیح داده ام. آنچه قصد داریم در این مجال بدان بپردازیم طریقه نفوذ فساد و بی حجابی در فیلم ها و سریال های ایرانی است.

پر واضح است که نفوذ فساد در سریال ها و فیلم های سیما و سینما نیز می تواند تابع قاعده تطور می باشد. یعنی اینگونه نیست که یک شبه فیلم های غیر اخلاقی در کشورمان ساخته شود بلکه ساخت این گونه فیلم ها نیازمند طی کردن فرایندی است که در ادامه قصد پرداختن به آن را داریم. البته توضیح این نکته خالی از لطف نیست که از این دیدگاه می توان برای تشریح و توصیف نفوذ تبلیغ مصرف گرایی، تجمل گرایی و بسیاری دیگر از مفاسد موجود در فیلم های ایرانی نیز بهره برد.

فرض کنید مهاجمان فرهنگی به کشورمان، در راستای یکی از اهداف اصلیشان که ساخت فیلم های غیر اخلاقی در ایران است، و به عنوان به عنوان هدف میان مدت بنادارند که در ایران فیلمی ساخته شود که در آن یک زن مسلمان بی حجاب ایرانی در یک قاب در کنار یک مرد مسلمان ایرانی قرار گیرد. خوب واضح است که در بدو امر ساخت چنین فیلمی بسیار دور از ذهن می نماید اما در تصویر زیر مراحلی را که برای اینکار طی کرده اند و یا طی خواهد شد را بصورت مبسوط خواهیم دید.
پی نوشت 1: شاید اگر 15 سال پیش حال و روز این روزهای سیما و سنمای ایران را برای آن زمانی ها تعریف می کردید خیلی برایشان قابل باور نبود اما ...
پی نوشت 2: در جدول زیر مراحل اصلی بیان شده اند که می تواند زیر مرحله هایی هم داشته باشد.
پی نوشت 3: اگر مشاهده جدول زیر برایتان سخت است از لینک های روبرو استفاده بفرمایید (دریافت جدول زیر در قالب فایل word // PDF // عکس)

 

گام هایی نفوذ فساد در فیلم های ایرانی

گام ها 

مشخصات بازیگر 

نوع فیلم 

محل فیلم برداری

توضیحات

جنسیت

مذهب

ملیت

اول

زن بی حجاب

غیرمسلمان

غیر ایرانی

غیر ایرانی

خارج از کشور

بسیاری از  فیلم های خارجی که مدت هاست در صدا و سیما در حال پخش است و البته در ابتدا با نمایش کارتون آغاز شد و الان تقریبا با کمترین سانسور (به لحاظ حجاب) در حال پخش می باشد

مرد

غیرمسلمان

غیر ایرانی

دوم

زن بی حجاب

مسلمان

غیر ایرانی

غیر ایرانی

خارج از کشور

فیلم های تولید شده توسط بسیاری از کشور های (مسلمان منطقه که محدودیت حجاب در فیلم هایشان نیست) نظیر مصر، ترکیه و ...

مرد

مسلمان

غیر ایرانی

سوم

زن بی حجاب

غیرمسلمان

غیر ایرانی

ایرانی

خارج از کشور

فیلم های مشترک میان ایران و کشورهای غیر مسلمان یا فیلم ها و سریال هایی که برخی از سکانس هایشان خارج از کشور فیلم برداری شده است

مرد

مسلمان

ایرانی

چهارم

زن بی حجاب

مسلمان

ایرانی

غیر ایرانی

خارج از کشور

فیلم هایی که خانم گلشیفته فرهانی در حال بازی کردن هستند (البته این فیلم ها در ایران اکران نمی شوند؛ لکن می توان آن را یکی از مراحل عادی سازی پنداشت)

مرد

مسلمان یا
غیرمسلمان

غیر ایرانی

پنجم

زن‏ تقریبا
بی‏ حجاب

مسلمان

ایرانی

ایرانی

داخل کشور

متاسفانه این روز های فراوان در فیلم های ایرانی سیما و سینما دیده می شود. (مثل فیلم های تاریخی که با توجیه اینکه می خواهند فیلم کاملا شبیه زمان سابق شود از هر گونه برهنه کردن و آرایش تند زنان و دختران غفلت نمی کنند و آخرین آنها و البته بدترینشان سریال سرزمین کهن بود)

مرد

مسلمان

ایرانی

ششم

(آینده)

زن بی حجاب

مسلمان

غیرایرانی

ایرانی یا غیر ایرانی

خارج از کشور

به زودی شاهد ساخت فیلم های مشترک میان ایران و کشورهایی که در گام دوم معرفی شدند خواهیم بود. (و البته برای شروع فیلم هایی که فقط یک سکانس آنها در آن کشورها ساخته می شود)

مرد

مسلمان

ایرانی

هفتم

(آینده)

زن بی حجاب

مسلمان

ایرانی

غیر ایرانی

خارج از کشور

کافی است یکی از بازیگران مرد ایرانی نیز مانند گلشیفته فرهانی از ایران فرار کند و وتعداد فیلم مشترک با گلشیفته بازی کند. (البته این فیلم ها احتمالا در ایران اکران نخواهند شد؛ لکن می توان آن را یکی از مراحل عادی سازی پنداشت)

مرد

مسلمان

ایرانی

هشتم

(آینده)

زن بی حجاب

غیرمسلمان

غیر ایرانی

ایرانی

داخل کشور

با این توجیه که رعایت حجاب برای زنان غیر مسلمان در دینشان واجب نیست به زودی فیلم هایی با حضور زنان بازیگر غیر مسلمان غیرایرانی ساخته خواهد شد

مرد

مسلمان

ایرانی

نهم

(آینده)

زن بی حجاب

غیرمسلمان

ایرانی

ایرانی

داخل  کشور

با همان توجیه گام هشتم؛ اما اینبار با حضور زنان بازیگر غیر مسلمان ایرانی ساخته خواهد شد

مرد

مسلمان

ایرانی

دهم

(آینده)

زن بی حجاب

مسلمان

ایرانی

ایرانی

خارج کشور

شاید الان بعید به نظر برسد اما مطمئن باشید دیری نخواهد گذشت که آنقدر این موضوعات در کشور عادی شود که برخی از کارگردانان ایرانی دست به تولید چنین فیلم هایی خواهند زد.

مرد

مسلمان

ایرانی

یازدهم

(آینده)

زن بی حجاب

مسلمان

ایرانی

ایرانی

داخل کشور

این مرحله همان گامی است که سالها است مهاجمان فرهنگی به کشورمان در صدد رسیدن به آن هستند

مرد

مسلمان

ایرانی



در حال جمع بندی برنامه مناسبت های مذهبی جایی بودم که دیدم یک فایل ورد قابل استفاده برای کلیه مساجد و هیات مذهبی درست شده که برای برنامه ریزی می تواند کمک کننده باشد و لذا آن را در پست قرار دادم که می توانید آن را دانلود و استفاده نمایید
دانلود فایل ورد (حجم 79KB)
دانلود فایل پی دی اف (حجم 39KB)



باز هم یک اشتباه در صدا و سیما و باز هم تخریب ارزش های اسلامی در برنامه ای که مدعی است که مروج ارزش های انسانی و اسلامی است حال آنکه تهیه کننده و مجری برنامه کوچکتری سوادی در عرصه علوم دینی ندارد و ...

البته در اینجا قصد آن را نداریم که به بحث و بررسی در مورد کلیت برنامه ماه عسل با اجرا و تهیه کنندگی آقای احسان علیخانی بپردازیم بلکه موضوع این پست اقدام سوال بر انگیز مجری این برنامه در تشویق بخشش قاتلان و تقبیح پایبندی به دستور قران در خصوص قصاص بود.

ماجرا از این قرار بود که یک جوان 18 ساله به دلیلی که پدر مقتول  (آقای اسدی) قصد بیان آن را نداشت از مقتول کینه به دل می گیرد و تصمصم می گیرد او را به قتل برساند و طبق گفته پدر مقتول 17 روز در کمین پسر می نشیند و حتی چند بار هم وی را تهدید به قتل می کند  و در روز حادثه قاتل با قمه جمجمه پسرم را سوراخ کرده و قاتلان بی رحم راه را بر همسایه ها بسته و مانع از انتقال مقتول به بیمارستان می شوند. حال آقای احسان علی خانی از پدر مقتول در خواست می کرد قاتل را ببخشد قاتلی که به وضوح برای قتل برنامه داشته و به طرزی فجیع مقتول را به قتل راسانید.
البته در مواردی که قاتل تعمدی در قتل نداشته برنامه ای از پیش نداشته و قتل را بتوان یک اتفاق قلمداد کرد می توان با قدری لطف خانواده مقتول توقع بخشش از خانواده مقتول را داشت اما در چنین مواردی بخشش قاتل مصداق بارز تحرم بر پلنگ تیز دندان است و اگر خدای ناکرده چنین قاتلانی احساس کنند قدری حاشیه امن دارند مطمئنا تعدادشان روز به روز بیشتر خواهد شد. اما آنچه مرا به نوشتن این مرقوم واداشت پرسش یک سوال مهم بود آن اینکه
  اگر بخشش قاتل چیز خوبی بود، اگر برای بخشش چنین قاتلانی در اسلام حتی حکم استحباب جاری بود چرا امیر المونین در مورد قاتل خود چنین کاری نکرد؟ و یا پس از شهادت ایشان چرا امام مجتبی  (کریم اهل بیت علیهم السلام) چنین نکرد؟
  مگر نه اینکه ایشان پیشروی انجام اعمال خیر بودند، مگر نه اینکه فعل معصوم برای ما حجت است و باز هم مگر نه اینکه باید در تمام حالات پیرو امام شیعیان باشیم و در همه حال سبک زندگی و منش ایشان را الگوی خود قرار دهیم؟ بنده که آیه ای منبی بر تشویق افراد به بخشش قاتلان نیافتم اما یک آیه صریح در قران در مورد قصاص قاتل وجود دارد که حجت را بر همه تمام می کند  « وَ لَکُمْ فِی الْقِصاصِ حَیاةٌ یا أُولِی الْأَلْباب‏ » ( و براى شما در قصاص ، حیات و زندگى است ، اى صاحبان خِرد ) آیه 179 سوره بقره

و در جای دیگری قران کریم می فرماید «مَنْ قَتَلَ نَفْساً بِغَیْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسادٍ فِی الْأَرْضِ فَکَأَنَّما قَتَلَ النَّاسَ جَمیعاً وَ مَنْ أَحْیاها فَکَأَنَّما أَحْیَا النَّاسَ جَمیعا» از این رو بر بنی اسرائیل مقرر داشتیم که هر کس کس دیگر را نه به قصاص ، قتل کسی یا ارتکاب فسادی بر روی زمین بکشد ، چنان است که همه مردم راکشته باشد و هر کس که به او حیات بخشد چون کسی است که همه مردم راحیات بخشیده باشد و به تحقیق پیامبران ما همراه با دلایل روشن بر آنهامبعوث شدند ، باز هم بسیاری از آنها همچنان بر روی زمین از حد خویش تجاوز می کردند (مائده/32) 

احسان علیخانی ماه عسل بخشش قاتل



خطبه شعبانیه یکی از خطبه های معروف پیامبر اکرم (علیه السلام) است که در روز های آخر ماه شعبان بیان فرمودند و طی آن مفاهیم و مضامین بسیار ارزشمندی را بیان داشتند که ارزش دارد هر مسلمانی این خطبه را حداقل یکبار بخواند متن کامل خطبه را می توانید اینجا مطالعه کنید. اما آنچه مرا بر آن داشت که این پست را بنگارم  عدم کاهش ساعت کاری مستخدمان دولت (کارمندان) در ماه رمضان امسال علیرغم گرمای زیاد و سختی روزه داری بود. موضوعی که با اصول مدیریت غربی کاملا سازگار است اما کوچکترین سازگاریی با اصول و مبانی حکومت اسلامی ندارد. یادمان باشد در حکومت اسلامی باید تمام تسهیلات لازم برای دینداری مردم فراهم گردد و تسهیل کار در این ماه همان توصیه ای است که پیامبر اعظم علیه السلام در خطبه شعبانیه بیان داشتند و فرمودند :
وَ مَنْ خَفَّفَ فِى هَذَا الشَّهْرِ عَمَّا مَلَکَتْ یَمِینُهُ خَفَّفَ اللَّهُ عَلَیْهِ حِسَابَهُ
هرکس در این ماه کارهای مستخدمان خود را سبک گرداند، خدا در قیامت حساب او را آسان کند.

توصیه پیامبر به کاهش ساعات کاری در ماه رمضان

ذکر دو موضوع برای پاسخ به برخی شبهات لازم است 

اول آنکه در دولت قبل این کاهش ساعات اداری در ماه رمضان اعمال می شد و اتفاقا عده ای هم به دیوان عدالت اداری که مرجع تفسیر قوانین در حوزه مسائل اداری است شکایت بردند اما این دیوان در حکمی این اقدام دولت را مخالف قانون ندانستند و لذا کاهش ساعات اداری خلاف قانون جاری در حمهوری اسلامی نیست

دوم آنکه همانطوری که اساتید علم مدیریت اذعان دارند بیش از آنکه تعداد ساعات حضور فرد در محل کار مهم باشد بهره وری وی دارای اهمیت است و با توجه به شرایط ماه مبارک رمضان، کارمند دو راه دارد یکی آنکه کل انرژی خود را در ساعات اولیه روز خرج کند تا با بهره وری کامل کار کند و لذا از ساعتی به بعد انرژی خود را از دست داده و کاملا بهره وریش کاهش میابد و دوم آنکه کل روز را با بازده پایین کار کند که باز هم میزان کار انجام شده تغییری نخواهد کرد و لذا بهتر آنکه ساعات را کاهش دهند تا کارمند در همان تعداد ساعات اندک کار مشخص شده خود را به انجام رساند

و نکته قابل تامل دیگر آنکه باید دقت داشت در ماه رمضان به علت بیدار شدن افراد برای صرف سحری افراد دوچار کم خوابی می شوند و اگر زمانی برای جبران این کم خوابی در صبح ایجاد نشود کارکنان عملا در محل کار به چرت زدن می پردازند و باز هم بهره وری کاهش می یابد

ای کاش حداقل زمان نهاری که در ماه رمضان وجود ندارد از مجموع ساعات اداری کم می شد و باز هم ای کاش سیاسی کاری قدری در کشورمان کاهش می یافت

 



اونا که مرد و زن دعاگوشون بود ... میز ریاست سر زانوشون بود
 

اونا که مرد و زن دعاگوشون بود ... میز ریاست سر زانوشون بود



کتاب موج سوم دمکراسی  به این مضمون متذکر می شود که باید افرادی از جهان سوم که به امریکا رفت و امد داشته و در آن زندگی نموده اند و در نتیجه نسبت به این کشور تعلق خاطر پیدا کرده اند را به نحوی کمک کنیم تا در کشور های جهان سوم مسئولیت های کلیدی را برعهده گیرند، آن وقت این افراد برای حفط امکان رفت و آمد خود به امریکا و بهره گیری از پرستیژ این رابطه سعی خواهند کرد به گونه ای عمل نکنند که از جانب امریکا عملکردی خصمانه تلقی شود. این افراد برای حفظ امکان رفت و آمد به سمینارها، فستیوال ها و... همواره سعی خواهند کردحافظ منافع امریکا باشند و حداقل به آن ضربه نزنند.
در واقع با این شیوه کشور های استعمار گر نوعی جدید از استعمار را تجربه خواهند کرد که طی آن بدون آنکه هزینه خاصی را پرداخت کنند یک کشور را از داخل مستعمره خودشان خواهند کرد.

---------------
پی نوشت:
یادمون باشه جاسوس فقط به کسی نمی گویند که کارت عضویت در سیا را داشته باشد بلکه اگر کسی کار کرد که یک جاسوس انجام می دهد او نیز جاسوس است.



پاسداری‌ از خون‌ شهیدان‌ و احترام‌ به‌ زحمات‌ ده ساله‌ی‌ ملت ‌بزرگ‌ ما در آن‌ است‌ که‌ روزبه‌روز حرکت‌ ما در راه‌ اسلام‌، سریعتر و صحیح تر گردد و جامعه‌ی‌ ما و مردم‌ ما و همه‌ی‌ دستگاههای‌ ما در اعمال‌ و رفتار به‌اسلام،‌ نزدیکتر شوند، تکریم‌ شهیدان‌ به‌ آن‌ است‌ که‌ این‌ ملت‌ هرگز در برابر سلطه‌گران‌ مستکبر سر خم‌ نکند و به‌ وسوسه‌ی‌ دشمنان‌ عظمت‌ اسلام‌، تسلیم ‌نگردد.  1370/7/4

مقام معظم رهبری: تکریم‌ شهیدان‌ به‌ آن‌ است‌ که‌ این‌ ملت‌ هرگز در برابر سلطه‌گران‌ مستکبر سر خم‌ نکند
دریافت سایز اصلی



<      1   2   3   4      >