سفارش تبلیغ
صبا ویژن
کلام اول سلام

بخش های وبلاگ

مطالب خواندنی

.:: کپی برداری از مطالب این سایت تنها با ذکر نام و لینک منبع مجاز می باشد ::. 

مقام معظم رهبری درباره اظهار نظر ظریف درمورد توان دفاعی کشور چه گفتند؟

»» محمد جواد ظریف وزیر خارجه در 12 آذر1392 دانشگاه تهران: غربی‌ها از چهار تا تانک و موشک ما نمی‌ترسند/آیا شما فکر کرده‌اید آمریکا که با یک بمبش می‌تواند تمام سیستم‌های نظامی ما را از کار بیندازد، از سیستم نظامی ما می‌ترسد؟

»» رهبر انقلاب اسلامی: من اینجا در داخل پرانتز این را هم عرض بکنم که برخى از کسانى که جایگاهى براى حرف زدن دارند و تریبون دارند، در اصل مسئله‌ى پیشرفت علمى کشور تردید میکنند! ما این را مصلحت نمیدانیم؛ یعنى واقعاً از روى بى‌اطّلاعى است. یک وقتى یکى از مسئولین کشور درباره‌ى مسائل نظامى یک نظرى داده بود که خب مطابق واقع نبود؛ بنده گفتم یک «تور نظامى» براى مسئولین کشور قرار بدهید؛ بیایند یک خرده‌اى در محیطهاى نظامى گردش کنند، حقایقى را، واقعیّاتى را ببینند، معلوماتشان نسبت به موجودىِ نظامى کشور بالا برود. حالا در مورد مسائل علمى هم متأسّفانه گویا همین‌جور است؛ باید یک «تور علمى» بگذاریم براى مسئولین در بخشهاى مختلف. (دیدار با اساتید دانشگاها 11 تیر 1393)

 

مقام معظم رهبری درباره اظهار نظر ظریف درمورد توان دفاعی کشور چه گفتند؟



کتاب موج سوم دمکراسی  به این مضمون متذکر می شود که باید افرادی از جهان سوم که به امریکا رفت و امد داشته و در آن زندگی نموده اند و در نتیجه نسبت به این کشور تعلق خاطر پیدا کرده اند را به نحوی کمک کنیم تا در کشور های جهان سوم مسئولیت های کلیدی را برعهده گیرند، آن وقت این افراد برای حفط امکان رفت و آمد خود به امریکا و بهره گیری از پرستیژ این رابطه سعی خواهند کرد به گونه ای عمل نکنند که از جانب امریکا عملکردی خصمانه تلقی شود. این افراد برای حفظ امکان رفت و آمد به سمینارها، فستیوال ها و... همواره سعی خواهند کردحافظ منافع امریکا باشند و حداقل به آن ضربه نزنند.
در واقع با این شیوه کشور های استعمار گر نوعی جدید از استعمار را تجربه خواهند کرد که طی آن بدون آنکه هزینه خاصی را پرداخت کنند یک کشور را از داخل مستعمره خودشان خواهند کرد.

---------------
پی نوشت:
یادمون باشه جاسوس فقط به کسی نمی گویند که کارت عضویت در سیا را داشته باشد بلکه اگر کسی کار کرد که یک جاسوس انجام می دهد او نیز جاسوس است.



متن زیر در صفحه گوگل پلاس وزارت امور خارجه آمریکا (اینجا) تحت عنوان خلاصه تفاهمات فنی مربوط به اجرای برنامه اقدام مشترک  در مورد برنامه اتمی جمهوری اسلامی ایران منتشر شده است که البته بنده امیدوارم صحیح نباشد اما چه کنم که اخیرا هرچه آنها در مورد توافقات می گویند صحیح از آب در می آید و هر چه مقامات امور خارجه خودمان می گویند نیمه کاره. امیدوارم به زودی شاهد واکنشی از سوی مقامات امور خارجه کشورمان در خصوص این متن باشیم. اگر در یک کلام بخواهم توصیف کنم این متن را باید عرض کنم مصداق مبادله دُر در برابر آبنبات است.

خلاصه تفاهمات فنی مربوط به اجرای برنامه اقدام مشترک  در مورد برنامه اتمی جمهوری اسلامی ایران
گروه 1+5 (ایالات متحده، انگلستان، آلمان، فرانسه، روسیه و چین در هماهنگی با نماینده عالی اتحادیه اروپا کاترین اشتون) و ایران در 12 ژانویه 2014 به تفاهمی فنی در مورد برنامه مشترک اقدام دست یافتند، که از 20 ژانویه 2014 به اجرا درخواهد آمد.  منبع اصلی یادداشت / در مذاکرات اخیر ژنو بر چه چیز هایی توافق شد
برنامه اقدام مشترک نشان آن است که جمهوری اسلامی ایران اولین بار در ده سال گذشته ، با اقدامات خاصی موافقت کرده است که پیشرفت برنامه اتمی اش را متوقف کرده و جنبه های کلیدی آن برنامه را به عقب باز می گرداند، و شامل دسترسی بی سابقه برای بازرسان بین المللی است. این تفاهمات فنی چگونگی اجرا و راستی آزمایی مفاد برنامه مشترک اقدام  و زمان اجرای مفاد این برنامه را ارائه می دهد. تفاهمات فنی، مشخصاً، اقداماتی را تعیین می کند که ایران انجام خواهد داد تا به تعهدش درعدم تامین سوخت رآکتور اراک یا نصب اجزای باقی مانده در رآکتورعمل نماید و تایید و تصدیق آژانس بین المللی انرژی اتمی نسبت به این امر که ایران به طور کامل این تعهدات را به جای می آورد را تسهیل می کند. منظور ازین اقدامات محدود کردن ظرفیت غنی سازی ایران در تاسیسات نطنز و فردو وهمچنین اجرای محدودیتهای حاکم بربرنامه های تحقیق و توسعه (R&D) تحت حفاظت  ایران می باشد. تفاهمات همچنین اقدامات متقابلی که گروه 1+5 و اتحادیه اروپا انجام خواهند داد را روشن می کند.  
 از هم اکنون  تا 20 ژانویه ایران، آژانس بین المللی انرژی اتمی، ایالات متحده و شرکای جهانی ما گامهای باقی مانده مورد نیاز را برای اجرای  برنامه اقدام مشترک در آن تاریخ، بر خواهند داشت.

آنچه ایران به انجام آن تعهد کرده است

در روز20 ژانویه ، آژانس بین المللی انرژی اتمی در مورد وضعیت کنونی برنامه اتمی ایران و خصوصا برنامه غنی سازی اورانیومش و رآکتور اراک گزارش خواهد داد. آژانس بین المللی انرژی اتمی همچنین در مورد گامهای متعدد خاصی که ایران متعهد شده است تا روز اول اجرا  یا در آن روز بردارد گزارش خواهد داد. این اقدامات شامل موارد زیر می شوند:  
- توقف تولید اورانیوم تقریباَ 20 درصد غنی شده و غیرفعال کردن تنظیمات ساختار آبشار سانتریفیوژهایی که ایران برای تولید آن(اورانیوم تقریبا 20 درصد غنی شده) استفاده می کند. 
- آغاز به رقیق کردن نیمی از ذخیره اورانیوم تقریبا 20 درصد غنی شده ای که به شکل هگزافلوراید است و ادامه تبدیل مابقی به شکل اکسید که برای غنی سازی بیشتر مناسب نباشد. 
بعلاوه، درطول مدت برنامه اقدام مشترک، آژانس بین المللی  انرژی اتمی تایید می کند که ایران:
- در حدود نیمی از سانتریفیوژهای نصب شده در نطنز و سه چهارم سانتریفیوژهای نصب شده درتاسیسات فردو - ازجمله سانتریفیوژهای نسل جدید- به غنی سازی اورانیوم  نمی پردازد. 
- تولید سانتریفیوژهای جدید را محدود به تولید برای جایگزینی دستگاههای معیوب می کند تا نتواند از این فرصت شش ماهه برای انباشتن سانتریفیوژهایش استفاده کند.
- تاسیسات غنی سازی جدیدی نمی سازد.
- از برنامه های تحقیق و توسعه ای غنی سازی کنونی اش به گونه ای که در گزارش 14 نوامبر 2013 آژانس بین المللی  انرژی اتمی توصیف شده فراتر نمی رود. 
- رآکتور اراک را سوخت رسانی یا راه اندازی نمی کند. 
- تولید و آزمایشهای جدید برای سوخت رآکتور هسته ای اراک را متوقف می کند. 
- هیچ بخش جدیدی در رآکتور هسته ای اراک نصب نمی کند. 
- سوخت یا آب سنگین به رآکتور هسته ای اراک منتقل نمی کند.
- تاسیساتی که قادر به بازفرآوری باشند را تولید نمی کند. بدون قابلیت بازفرآوری ایران نمی تواند از سوخت خرج شده، پلتونیوم جدا کند.  
ایران همچنین به جدول زمانی برای انجام اقداماتی خاص در طول این مدت شش ماه متعهد شده است. این اقدامات شامل موارد زیر می شود:
 - تکمیل رقیق سازی نیمی از ذخیره اورانیوم هگزافلوراید نزدیک بیست درصدی اش در مدت سه ماه و تکمیل تبدیل باقیمانده این مواد به اکسید در شش ماه. 
- محدود کردن  حجم مجاز ذخیره اورانیوم پنج درصد غنی شده ایران در پایان مدت شش ماه. 

مکانیزم های راستی آزمایی
به منظورکسب اطمینان ازپایبندی ایران به تعهداتش، آژانس بین المللی انرژی اتمی هماهنگ با نقش بازرسی اش در ایران،  منحصراً مسول تصدیق و تایید کلیه اقدامات هسته ای می باشد. بعلاوه، گروه 1+5 و ایران کمیسیون مشترکی جهت همکاری با آژانس انرژی اتمی برای نظارت بر اجرای برنامه اقدام مشترک تشکیل می دهند. کمیسون مشترک همچنین با آژانس بین المللی اتمی همکاری می کند تا حل و فصل نگرانی های گذشته و کنونی موجود نسبت به برنامه هسته ای ایران را تسهیل بخشد.  
کمیسیون مشترک که متشکل از کارشناسانی از کشورهای 1+5و ایران است،ماهانه حداقل یک بار گردهم آمده تا نحوه اجرای برنامه اقدام مشترک را مرور و هر موضوع جدیدی که مطرح شود را بررسی کنند. تمامی تصمیماتی که براساس این نشست ها، لازم به اتخاذ باشند به مدیران سیاسی اتحادیه اروپا، گروه 1+5 و ایران ارجاع می شوند.
  
شفافیت و نظارت 
ایران در برنامه اقدام مشترک متعهد شده است تا شفافیتی مضاعف و بی سابقه را در خصوص برنامه اتمی اش ارائه دهد. این، شامل بازدیدهای مکرر و غیر منتظره بازرسان و ارائه اطلاعات بیشتر و داده های مورد نظر به آژانس بین المللی انرژی اتمی می باشد.
تاسیسات غنی سازی نطنز و فردو مطابق آنچه در برنامه اقدام مشترک تبیین شده است از هم اکنون در فهرست مکانهای قابل بازدید روزانه بازرسان آژانس بین المللی انرژی اتمی قرار میگیرند(برخلاف بازدیدهای هرچند هفته ای.) سازمان انرژی اتمی و ایران مشغول اصلاح روشهایی هستند که به بازرسان آژانس اجازه دهد تا اطلاعات ثبت شده را درقالبی روزانه بررسی نمایند تا از زمان کشف هرگونه عدم تطابق فعالیتهای هسته ای ایران با تعهداتش بکاهند. علاوه برآنچه ذکر شد، این تاسیسات همچنان مشمول انواع بازرسی های حضوری از جمله بازرسی های هماهنگ شده و سرزده خواهند بود. 
رآکتور اراک و تاسیسات وابسته نیز مشمول بازرسی های حداقل ماهیانه بازرسان آژانس بین المللی انرژی اتمی خواهند بود. این رقم در مقایسه با بازرسی های پیشین که به بازرسان آژانس اجازه بازدید تقریبا هر سه  ماه یکبار یا بیشتر را می داد، رشد فزاینده ای را نشان می دهد.
ایران همچنین برای نخستین بار توافق کرده است تا نسبت به ارائه موارد زیر اقدام کند:
- اطلاعات درباره طراحی رآکتور اراک که مدتهای مدیدی است درخواست شده است؛
- آماری که تایید نماید تولید سانتریفیوژها تنها مختص به جایگزینی ماشینهای معیوب است؛ و 
- اطلاعاتی که دسترسی منضبط به کارگاههای تولید سانتریفیوژ ، کارگاههای تولید روتر سانتریفیوژها و تاسیسات نگهداری و معادن و کارخانه های آسیاب اورانیوم را قادر سازد. 
این نظارتهای پیشرفته به آژانس انرژی اتمی این امکان را می دهد که بطور ماهیانه گزارشهایی را در خصوص وضعیت ایران در عمل به تعهداتش در اختیار کمیسیون مشترک بگذارد و جامعه جهانی را قادر سازد تا از تغییر مسیر یا انحراف ایران به سمت برنامه ای مخفی سریعتر آگاه شود. 

آنچه گروه 1+5  و اتحادیه اروپا به انجام آن متعهد شده اند
به عنوان بخشی از گام نخست، گروه 1+5 و اتحادیه اروپا تسهیلاتی محدود، موقت و هدفمند را برای ایران فراهم خواهند کرد. مبلغ کل این تسهیلات مابین شش و هفت میلیارد دلار است - بخش اندکی از مبلغ صد میلیون دلار از موجودی مبادلات ارزی ایران همچنان مسدود یا محدود خواهد ماند. برخی از تسهیلات از روز نخست فراهم خواهند شد، بیشتر این مبلغ به طور اقساط در طول شش ماه پرداخت خواهند شد. این تسهیلات به گونه ای تنظیم شده است که مقدار زیادی از نظام تحریم ها، از جمله تحریم های اعمال شده بر روی بخش های نفت، بانک و ساختار تحریم های مالی بر جای خود باقی خواهند ماند - و تحریم ها همچنان در طول شش ماه به شدت اجرا خواهند شد. 
زمانی که آژانس بین المللی انرژی اتمی تایید کند که ایران تعهداتش را اجرا می کند، گروه 1+5 و اتحادیه اروپا متعهد شده اند که موارد زیر را در روز نخست اجرا انجام دهند: 
- تعلیق اجرای تحریم ها بر روی صادرات محصولات پتروشیمی ایران و واردات بخش خودرو سازی 
- تعلیق تحریم های اعمال شده بر صادرات و واردات طلا و سایر فلزات گرانبها، با محدودیت های عمده ای که مانع دسترسی ایران به دارایی های مسدود شده که برای خرید این کالاها شود. 
- صدور سریع جواز برای قطعات یدکی و خدمات از جمله بازرسی ایمنی برای پروازهای مسافربری ایران
- توقف تلاش ها برای کاهش بیشتر خرید نفت خام از ایران توسط چین، هند، ژاپن، کره جنوبی، ترکیه و تایوان؛ شش اقتصادی که هنوز از ایران نفت می خرند. 
- تسهیل روند تاسیس یک شبکه مالی به منظور حمایت از تجارت انساندوستانه که در حال حاظر با ایران مجاز می باشد و تسهیل پرداختها برای تعهدات سازمان ملل و شهریه دانشجویان خارج از کشور.
- تغییرحدودِ رویه های داخلی اتحادیه اروپا برای صدور مجوز معاملات مالی. 
گروه1+5 و اتحادیه اروپا همچنین متعهد شده اند که با انجام برخی اقدامات خاص دسترسی ایران به 2/4 میلیارد دلار از دارایی های مسدود شده اش را طبق برنامه ای معین در فواصل مرتب در طول شش ماه تسهیل سازند . دسترسی به مقدار محدودی از این دارایی ها به پیشرفت ایران در انجام رقیق سازی اورانیوم غنی شده بیست درصدی ارتباط خواهد داشت. آخرین قسط از این مبلغ 2/4 میلیارد دلاری در روز آخر مدت شش ماهه در دسترس ایران قرار خواهد گرفت.
اقساط طبق برنامه زیر پرداخت خواهند شد و مشروط به تایید آژانس بین المللی مبنی بر اجرا و تکمیل تعهدات ایران خواهند بود. 
1 فوریه - 550 میلیون دلار (قسط شماره 1)
1 مارس - 450 میلیون دلار (مشروط به اینکه آژانس بین المللی انرژی اتمی تایید کند که ایران رقیق کردن نیمی از ذخیره اورانیوم تقریبا 20 درصد غنی شده خود که متعهد به رقیق سازی آن بوده است را تکمیل کرده است.)
7 مارس - 550 میلیون دلار (قسط شماره 2)
10 آوریل - 550 میلیون دلار (قسط شماره 3)
15 آوریل - 450 میلیون دلار (مشروط به اینکه آژانس بین المللی انرژی اتمی تایید کند که ایران رقیق سازی تمام  ذخیره اورانیوم تقریبا 20 درصد غنی شده خود که متعهد به رقیق سازی آن بوده است را تکمیل کرده است.)
14 مه - 550 میلیون دلار (قسط شماره 4) 
17 ژوئن - 550 میلیون دلار (قسط شماره 5)
20 ژوئیه - 550 میلیون دلار (قسط شماره 6 در روز صد و هشتادم)(مشروط به اینکه آژانس بین المللی انرژی اتمی تایید کند که ایران کلیه تعهداتش را انجام داده است.) 
 
راه حلی جامع
با این برنامه اجرایی، ما به پیشرفتی قطعی دست یافته ایم. اکنون بر روی مساله حیاتی اتخاذِ توافقی جامع که به نگرانی های ما در خصوص برنامه هسته ای ایران خاتمه دهد، تمرکز خواهیم کرد. به فاصله کوتاهی بعد از اجرایی شدن برنامه اقدام مشترک در تاریخ 20 ژانویه، ایالات متحده و گروه 1+5 راهبردشان را برای راه حلی جامع تعیین خواهند نمود. گفتگوها با ایران از این راهبرد تبعیت خواهند کرد. 
درخصوص راه حلی جامع، توافق تنها زمانی نهایی می شود که همه چیز مورد توافق قرارگرفته شده باشد. ما هیچ ابهامی در مورد اینکه رسیدن به این هدف چقدر دشوار خواهد بود نداریم اما برای حفظ امنیت ملی مان و صلح و امنیت جهان زمان آن رسیده است که فرصتی به دیپلماسی بدهیم تا به موفقیت نایل شود.? 



تحریمهایى که علیه ملّت ایران به کار برده شده، عمدتاً ناشى از کینه‌ورزى استکبارى آمریکا است؛

کینه‌ى آمریکایى مثل کینه‌ى شترى [است‌].

 بنا دارند بر اینکه بر ملّت ایران فشار بیاورند به امید اینکه شاید بتوانند ملّت ایران را تسلیم کنند؛ اشتباه میکنند؛ ملّت ایران با فشار، تسلیم هیچ‌کس نخواهد شد. شما این ملّت را نشناخته‌اید؛ این [ملّت‌] ملّتى است که به حول و قوّى الهى میتواند فشارها را تحمّل کند و تهدید شما و فشار شما را براى خودش تبدیل کند به فرصت؛ این کار را به توفیق الهى ملّت ایران خواهد کرد. 1392/08/29

 

پوستر / کینه آمریکایی = کینه شتری
دریافت سایز اصلی پوستر



موضوع خیلی ساده است دو مقدمه و یک نتیجه
مقدم 1) معاهده امضا کردیم که بسیاری از فعالیت های هسته ای را تعطیل کنیم از آنطرف هم تعداد اندکی از تحریم ها برداشته شده و تحریم جدید وضع نشود
مقدم 2) آمریکایی ها از یک سو تهدید بسیار جدی کرده اند که اگر ایران معاهده را نقض کند با ایران وارد جنگ می شوند و از سویی شروع به نقض تعهداتشان کرده اند.

نتیجه:
دوراه داریم
الف) یکطرفه به معاهده ادامه بدهیم درحالی که هیچ تضمینی نیست که آمریکا و غرب به تعهداتش جامع عمل بپوشاند که معنایش باخت است
ب) از معاهده خارج بشویم که نتیجه اش می شود جنگ و لذا باز هم باخته ایم
و اینطور می شود که در هر صورت ما بازنده این معاهده خواهیم بود

اما ملت ایران یک بُرد بسیار چشم گیر را تجربه کرد و آن برد همان پیش بینی مقام معظم رهبری است مبنی بر اینکه آن افرادی که فکر می کنند  مذاکره با آمریکا می تواند دردی از کشور ما دوا کند متوجه تو خالی بودن این دولت استعماری بشوند و چه زیبا در جمع دانشجویان و دانش آموزان در مورخ 92/8/12 فرمودند:

بنده هم اوّلِ امسال در مشهد مقدّس در سخنرانى گفتم [که‌] مذاکره در موضوعات خاص اشکالى ندارد؛ منتها گفتم من اعتماد ندارم، خوشبین نیستم به مذاکره، لکن میخواهند مذاکره کنند، بکنند؛ ما هم به اذن‌الله ضررى نمیکنیم.
یک تجربه‌اى در اختیار ملّت ایران است - که حالا من مختصراً عرض خواهم کرد - این تجربه ظرفیّت فکرى ملّت ما را بالا خواهد برد؛ مثل تجربه‌اى که در سال 82 و 83 در زمینه‌ى تعلیق غنى‌سازى انجام گرفت، که آن‌وقت تعلیق غنى‌سازى را در مذاکرات با همین اروپایى‌ها، جمهورى اسلامى براى یک مدّتى پذیرفت. خب ما دو سال عقب افتادیم، لکن به نفع ما تمام شد. چرا؟ چون فهمیدیم که با تعلیق غنى‌سازى، امید همکارى از طرف شرکاى غربى مطلقاً وجود ندارد. اگر ما آن تعلیق اختیارى را - که البتّه به‌نحوى تحمیل شده بود، لکن ما قبول کردیم، مسئولین ما قبول کردند - آن روز قبول نکرده بودیم، ممکن بود کسانى بگویند خب یک ذرّه شما عقب‌نشینى میکردید، همه‌ى مشکلات حل میشد، پرونده‌ى هسته‌اى ایران عادى میشد. آن تعلیق غنى‌سازى این فایده را براى ما داشت که معلوم شد با عقب‌نشینى، با تعلیق غنى‌سازى، با عقب افتادن کار، با تعطیل کردن بسیارى از کارها مشکل حل نمیشود؛ طرف مقابل دنبال مطلب دیگرى است؛ این را ما فهمیدیم، لذا بعد از آن شروع کردیم غنى‌سازى را آغاز کردن. امروز وضعیّت جمهورى اسلامى با سال 82، زمین تا آسمان فرق کرده؛ آن روز ما چانه میزدیم سرِ دو، سه سانتریفیوژ، [ در حالى که‌] امروز چندین هزار سانتریفیوژ مشغول کارند. جوانهاى ما، دانشمندان ما، محقّقین ما، مسئولین ما همّت کردند، کارها را پیش بردند. بنابراین از مذاکراتى هم که امروز در جریان است، ما ضررى نخواهیم کرد. البتّه بنده همچنان که گفتم خوشبین نیستم؛ من فکر نمیکنم [از] این مذاکرات آن نتیجه‌اى را که ملّت ایران انتظار دارد، به‌دست بیاید، لکن تجربه‌اى است و پشتوانه‌ى تجربى ملّت ایران را افزایش خواهد داد و تقویت خواهد کرد؛ ایرادى ندارد امّا لازم است ملّت بیدار باشد. ما از مسئولین خودمان که دارند در جبهه‌ى دیپلماسى فعّالیّت میکنند، کار میکنند، قرص و محکم حمایت میکنیم، امّا ملّت باید بیدار باشد، بداند چه اتّفاقى دارد مى‌افتد [تا] بعضى از تبلیغاتچى‌هاى مواجب‌بگیر دشمن و بعضى از تبلیغاتچى‌هاى بى‌مزدومواجب - از روى ساده‌لوحى - نتوانند افکار عمومى را گمراه کنند. 

چگونه معاهده ژنو بازی دو سر باخت برای ایران شد



چند روز قبل از اعلام نتیجه مذاکرات ژنو و امضای معاهده ژنو بود که رهبری معظم در سخنانی برای چندمین بار تذکر دادند که آمریکایی ها قابل اعتماد نیستند و به آنها نباید اعتماد کرد اما متاسفانه عده ای شاید تجربه چندانی از این عهد شکنی آمریکایی ها نداشتند به آن معاهده (که در مورد مفادش بحث زیادی دارم اما فعلا مجال بحث در مورد آن نیست) تن دادند. اما به فاصله چند روز پس از این اتفاق که آن را مبارک و میمون می پنداشتند غربی ها شروع به عهد شکنی کرده و ابتدا با سخنان ناشایست مفاد معاهده را زیر سوال بردند و سپس با اعمال تحریم های جدید توسط اتحادیه اروپا این قابل اعتماد نبودن را بیش از پیش به منصه ظهور گذاشتند. اما اوج این عدم پایبندی به عهد و پیمان در سخنان چند روز پیش اوباما و کری در جمع صهیونیست ها به وقوع پیوست و طی آن رسما با کلیت دانش هسته ای ما مخالفت کردند و اوباما کار را به جایی رساند که گفت اگر بتواند پیچ و مهره های تشکیلات هسته ای را از هم باز می کند. اما آنچه فکر می کنم ضربه نهایی را به اعتماد باقی مانده دولت مردان ایران نسبت به آمریکایی ها وارد کند اعلام تحریم 19 شرکت و فرد ایرانی توسط دولت آمریکا، یعنی همان کسانی که معاهده ژنو را امضا نمودند، می باشد. که طی آن به صراحت بند 1 معاهده را با طرزی بسیار ظریف نقض کردند. البته می دانیم که تحریم های جدید با بهانه ای غیر از هسته ای انجام شده اما باید توجه داشت که اینها نشانه از غیر قابل اعتماد بودن آمریکاست و موید این کلام رهبری که در جمع دانش آموزان و دانشجویان در روز 92/8/12 بیان فرمودند: 
اگر یک روزى هم مسئله‌ى هسته‌اى حل شد - فرض کنید جمهورى اسلامى عقب‌نشینى کرد؛ همان‌که آنها میخواهند - خیال نکنید مسئله تمام خواهد شد؛ نه، ده بهانه‌ى دیگر را به‌تدریج پیش میکشند: چرا شما موشک دارید؟ چرا هواپیماى بدون سرنشین دارید؟ چرا با رژیم صهیونیستى بدید؟ چرا رژیم صهیونیستى را به رسمیّت نمى‌شناسید؟ چرا از مقاومت در منطقه‌ى به قول خودشان خاورمیانه حمایت میکنید؟ و چرا؟ و چرا؟ و چرا؟ مسئله این نیست که اینها سرِ قضیّه‌ى هسته‌اى با جمهورى اسلامى اختلاف پیدا کرده باشند؛ نه، تحریم آمریکا از اوّل انقلاب شروع شد، روزبه‌روز هم بیشتر شده است، تا امروز که خب به نقطه‌ى بالایى رسیده.1392/08/12 
 و شاید یادآوری این بخش از بیانات ایشان در همان جمع هم خالی از لطف نباشد که هر کس و هر دولتی به آمریکا اعتماد کرد و عهد و پیمان آنها را پذیرفت ضرر کرده و ما نیز اگر بپذیریم ضرر خواهیم کرد: 
این رویکرد استکبارى که آمریکایى‌ها دارند و از ده‌ها سال پیش تا امروز هم ادامه دارد، موجب شده است که در ملّتهاى دنیا یک احساس بى‌اعتمادى و بیزارى نسبت به دولت آمریکا به‌وجود بیاید؛ این مخصوص کشور ما نیست؛ هر ملّتى به آمریکا اعتماد کرد، ضربه خورد؛ حتّى آن کسانى که دوست آمریکا بودند. حالا در کشور ما دکتر مصدّق به آمریکایى‌ها اعتماد کرد؛ براى اینکه بتواند خود را از زیر فشار انگلیس‌ها نجات بدهد، به آمریکایى‌ها متوسّل شد؛ آمریکایى‌ها به جاى اینکه به دکتر مصدّق که به آنها حسن ظن پیدا کرده بود کمک کنند، با انگلیس‌ها همدست شدند، مأمور خودشان را فرستادند اینجا و کودتاى 28مرداد را راه انداختند. مصدّق اعتماد کرد، کتکش را [هم‌] خورد؛ حتّى کسانى که با آمریکا میانه‌شان هم خوب بود و به آمریکا اعتماد کردند، ضربه‌اش را خوردند. روابط رژیم طاغوتى سابق با آمریکا خیلى صمیمى بود، در عین حال زیاده‌خواهىِ آمریکا آنها را هم به ستوه آورده بود؛ همین کاپیتولاسیونى را که گفتیم - مصونیّت قضائى مأمورین آمریکا - تحمیل کردند بر آنها؛ آنها هم پشتوانه‌اى جز آمریکا نداشتند، مجبور شدند قبول کردند.
 ملّتها و حتّى دولتها به آمریکا بى‌اعتمادند به خاطر همین رفتار و رویکردى که در سیاست آمریکایى‌ها هست. هرکسى اعتماد کرد به آمریکا، ضربه‌اش را خورد؛ لذا امروز در میان ملّتها شاید بشود گفت منفورترین قدرتهاى دنیا آمریکا است. اگر یک نظرسنجى عادلانه و سالمى در دنیا بین ملّتها انجام بگیرد، گمان نمیکنم نمره‌ى منفى هیچ دولتى به پاى نمره‌ى منفى دولت آمریکا برسد؛ در دنیا امروز وضع اینها این‌جورى است؛ میشنوید دیگر حرفهایى که اروپایى‌ها امروز دارند علیه آمریکایى‌ها میزنند. خب، بنابراین مسئله‌ى ستیزه‌ى با استکبار و روز ملّى استکبارستیزى یک مسئله‌ى اساسى است، یک مسئله‌ى برخاسته‌ى از تحلیل درست و حرف درست است. و شما جوانهاى عزیز و میلیونها جوانى که در سرتاسر کشور هستند، مثل شما دانشجو و دانش‌آموزند، باید تحلیل درستى داشته باشید از این قضایا. خب، جوانِ اوّلِ انقلاب احتیاج به تحلیل نداشت و تحلیل نمیخواست، همه‌چیز برایش روشن بود، چون همه‌چیز را خودش به چشم خود دیده بود؛ حضور آمریکایى‌ها را، قساوت آمریکایى‌ها را، ساواکِ دست‌آموزِ آمریکایى‌ها را، امّا امروز شما باید فکر کنید، تحلیل کنید، دقّت کنید؛ صِرف [گفتن با] زبان نباشد؛ معلوم باشد چرا ملّت ایران با استکبار مخالف است؛ چرا با رویکردهاى ایالات‌متّحده‌ى آمریکا مخالف است؛ این بیزارى ناشى از چیست؛ این را جوانِ امروز بایستى بدرستى و با تحقیق بفهمد. 



در جریان سفر آقای روحانی به نیویورک بود که یک خبر رسانه ها را شوکه کرد و آن اینکه آقای روحانی با اوباما تماس تلفنی داشت و حدود 2 دقیقه بعد از این تماس بود که اوباما با ژستی سرشاز از پیروزی و موفقیت پشت تریبون رفت و در کنفرانسی مطبوعاتی که از قبل تدارک آن دیده شده بود این خبر را رسانه ای کرد تا اینجای کار را به فال نیک می گیریم (هرچند انتقاد هایی در این مورد هست همانطور که خود آقای ظریف در این خصوص گفتند که این تماس ناصحیح بوده) اما موج خبری بعدی را خانم سوزان رایس به راه انداخت و آن یک جمله بود: "این تماس به درخواست طرف ایرانی برقرار شده است" جمله ای که در شبکه عظیم رسانه ای صهیونیستی غرب مکرر تکرار شد و بدل به سونامی تبلیغاتی علیه ملت ایران گردید. البته طرف ایرانی نیز سعی کرد با استفاده از صدا و سیمای جمهوری اسلامی و نیز برخی اعتراض های اندک در عرصه بین الملل به این اقدام (که دولت آن را غلط می خواند) اعتراض کنند اما کار از کار گذشته بود و افکار عمومی همه دنیا ایران را در موضع ضعف پنداشتند و این اولین خیانت آمریکا در حق این دولت (اعتدال) بود. بنده امید داشتم که دولت مردان از این خیانت درس بگیرند و دیگر به این استعمار گران اعتماد نکنند اما صد افسوس که با دیگر اعتماد کردند و در جریان مذاکرات پیشنهاد دادند و پذیرفتند که مذاکرات محرمانه باشد حال آنکه با گذشت اندک زمانی محتوای مذاکرات از طریق همان ها که قول محرمانه بودن داده بودند به اطلاع سران رژیم صهیونیستی رسیده و ایشان نیز در دشمنی آشکار محتوای مذاکرات را با رنگ و لعابی که دوست داشتند و تفسیر و توضیحات خودشان منتشر کردند و دوباره این ایران بود که در این جنگ رسانه ای شکست خورد و از اعتماد بیجایش به این روباه صفتان صدمه دید

حال سوال اصلی اینجاست که آیا باز هم قرار است به کشور هایی که بار ها طی تاریخ بی اعتماد جلوه کرده اند و لااقل دوبار طی چند روز گذشته در حق دولت تدبیر و امید خیانت کرده اند؛ اعتماد کنیم؟ هزینه این اعتماد های بیجا را چه کسی باید بدهد؟ و ده ها سوال دیگر 
اما از آنجا که حسن ظن به دولت داریم یک حدیث را به ایشان هدیه می کنیم و آن اینکه 

 مومن از یک سوراخ دو بار نیش نمیخورد

 



مدتی است که دستگاه دیپلماسی کشورمان سعی دارد با تایید وقوع هلوکاست خود را از مواضع دولت قبل فاصله داده و سعی کند فشار و مخالفت لابی صهیونیست را بر افکار عمومی علیه ایران کاهش دهد. در این راستانظر رهبر انقلاب در مورد افسانه هولوکاست دیروز آقای ظریف در مصاحبه با شبکه ABC آمریکا (+) در پاسخ به اینکه آیا هولوکاست افسانه است یا خیر گفتند "خیر، هولوکاست افسانه نیست. هیچ کس درباره افسانه صحبت نمی کند." و زمانی که مجری به سخنان مقام معظم رهبری اشاره کردند (در سایت ایشان) آقای ظریف گفتند که این اتفاق اشتباه در ترجمه است. بنده هم برای روشن شدن ایشان سعی کردم با استناد به سایت معظم له جملاتی که تاکید بر افسانه و جعلی بودن هولوکاست دارد را استخراج و در ادامه بیاورم. امید وارم که آقای ظریف و دستگاه دیپلماسی در موضع گیریشان تجدید نظر داشته باشند.

1) امروز در بسیارى از کشورهاى غربى کسى جرأت ندارد که واقعه‌ى مجهول‌الحال هولوکاست را زیر سؤال ببرد. (بیانات در دانشگاه علوم دریایى امام خمینى نوشهر - 1391/06/27 +)

2) در یک کشورى کسى به افسانه‌ى هولوکاست اعتراض میکند، میگوید من قبول ندارم؛ او را زندان مى‌اندازند، محکومش میکنند که چرا یک حادثه‌ى پندارىِ تاریخى را انکار میکنى! حالا گیرم پندارى هم نباشد - واقعى باشد - خیلى خوب، انکار یک حادثه‌ى واقعىِ تاریخى مگر جرم است؟ اگر براى کسى روشن نشد، ثابت نشد و او انکار کرد یا حتّى در آن تردید کرد، او را بیندازند زندان! الان در کشورهاى مدعى تمدن در اروپا قضیه این است: اگر کسى اعتراض کند، تردید کند، قبول نداشته باشد، دادگاه‌ها محکومش میکنند ( بیانات در دیدار اعضاى مجلس خبرگان رهبرى‌ 1390/12/18 +)

3) عدم تحمل رسانه‌های غربی و صهیونیستی و دولتهای حامی صهیونیزم در برابرِ حتی طرح سؤال و تحقیق درباره هولوکاست که بهانه‌ی غصب فلسطین بود، یکی از نشانه‌های این تزلزل و ابهام است. (بیانات در چهارمین کنفرانس حمایت از ملت فلسطین 1387/12/14 +)

امیدوارم دیپلمات های کشورمان بیشتر از پیش دقت نموده و نظرات شخصی خود را عمدا و یا سهوا به رهبری معظم نسبت ندهند. 



اول بگویم نه در موضع دفاع از احمدی نژاد هستم و نه در موضع دفاع از هیچ کس دیگر صرفا می خواهم عده ای که یا خواب هستند و یا از ترس سکوت اختیار کرده اند را بیدار کنم
یادم می آید اولین یا شاید یکی از اولین موضوعاتی که نام آقای اسفندیار رحیم مشایی را بر سر زبان ها انداخت  یک جمله بود و آن این که «ما با مردم [فلسطین اشغالی] اسرائیل دوست هستیم» (+) یادم می آید آن زمان کم مانده بود عده ای از نمایندگان مجلس کفن بپوشند و بریزند توی خیابان تا وی را اعدام انقلابی کنند. موضوع حرف های این آقا (که من هم با بسیاری از موضع گیری هایش مخالف هستم) شده بود نقل تمام مجلس ها تا حدی که تمام ائمه جمعه کشور در نماز های جمعه به آن ها می پرداختند. اما مدتی است که وزیر نسبتا محترم امور خارجه افاضاتی در جلسات مختلف داشته اند که ضمن آن یک وهم که به عنوان واقعه تاریخی مطرح شده را صراحتا تایید و محکوم می کنند و متاسفانه تمامی نمایندگانی که قرار بود اصولگرا باشند و ائمه محترم جمعه در مقابل آن سکوت کرده اند. و اندک افرادی هستند که موضعی نه چندان شفاف و روشن اتخاذ می کنند.
ظریفی که یک توهم تاریخی به نام هولووکاست را صحی می دانستقطعا همانطور که رهبری معظم نماز جمعه مورخ 29 شهریور 1387 فرمودند این حرف آقای مشایی کلامی ناصیحی بود اما همان طور که در همان روز تاکید می کنند این همه هجمه به این موضع؛ اصلی کردن یک موضوع فرعی و افراط است اما این نوع انفعال در مورد دوم نیز تفریط است. نمی دانم چه شده که محافظه کاری سیاق امروزی برخی از افراد شده اما امیدوارم اگر خواب هستند بیدار شده و  با برخوردی مدبرانه با این موضوع مانع از انتشار چنین وهمیاتی در کشور شوند. یادمان باشد که توهمی به نام هولوکاست بود که سبب ایجاد و ادامه حیات رژیم صهونیستی شد. توهمی که سالهاست نمی گذارند کوچکترین بحثی در مورد آن شکل بگیرد. و حتی حاظر نشدند به دو سوال احمدی نژاد در این حوزه پاسخ بدهند. دو سوال منطقی که می توان در هر موضوع تاریخی بدان پرداخت و پاسخش را مشخص کرد در پایان برای آنکه مطمئن شوم آقایانی که واقعا در خواب هستند بیدار شده اند دو جمله ای که اخیرا آقای ظریف فرموده اند را باز گو می کنم. 

1) مردی که هولوکاست را نفی می‌کرد رفته است (روز نامه بهار مورخ  16 شهریور 1392 به نقل از صفحه شخصی آقای ظریف در توئیتر)
2) کشتار یهودی ها توسط نازی ها را هم محکوم کرده همانطور که کشتار و سرکوب فلسطینی ها توسط صهیونیست ها را محکوم می کنیم (سایت مشرق + به نقل از تسنیم)

یادمان نرود آنکه هلوکاست و تمام ماهیت رژیم صهیونستی را انکار می کرد امام خمینی بود.

راستش ناخود آگاه به یاد این بخش از نهج البلاغه افتادم

ای کوفیان!
شما مرا گرفتار سه چیز و دو چیز ساخته اید:
کرید با گوش شنوا،
لالید با زبان گویا،
و کورید با چشم بینا.
نه هنگام رویارویی با دشمن آزادمرد راستین هستید،
و نه زمان مصیبت و گرفتاری برادران مورد اعتماد!
دستتان خالی باد،
که به شتران بی ساربانی می مانید،
که هرگاه از یک سو جمعشان می کنند از سوی دیگر پراکنده می شوند.
به خدا سوگند با شناختی که از شما دارم گویا می بینم که اگر نبرد سخت شود،
و آتش جنگ زبانه کشد فرزند ابی طالب را رها خواهید کرد آنسان که زن به وقت زایمان نوزادش را رها می کند.
من یقینا بر اساس دلیل روشنی از جانب پروردگارم،
و راه مستقیم پیامبرم گام بر می دارم،
و بی تردید در راه روشنی حرکت می کنم که آن را از میان راه های گوناگون یافته و برگزیده ام.
نهج البلاغه خطبه97  بند2

__________________
پی نوشته
متن فرمایش رهبری در نماز جمعه مورخ 29 شهریور 1387:
یک نفر پیدا میشود درباره‌ى مردمى که در اسرائیل زندگى میکنند، اظهار نظرى میکند. البته این اظهار نظر، اظهار نظر غلطى است. اینى که گفته شود ما با مردم اسرائیل هم مثل مردم دیگر دنیا دوستیم! سیاهىِ لشگرِ عناصر صهیونیسم، همین‌هایند. این موضع نظام است، این موضع انقلاب است، موضع مردم است. حالا کسى حرف اشتباهى میزند، عکس‌العملهائى هم در مقابل آن نشان داده میشود. خوب، مسئله را باید تمام کرد. - این التهاب‌آفرینى است. حرفى بود، گفته شد و اشتباه بود و تمام. موضع دولت جمهورى اسلامى هم این نیست این را نباید وسیله‌ى التهاب قرار داد. من خواهش میکنم از همه، اینجور مسائل کوچک و مسائل جزئى را وسیله‌اى قرار ندهند براى اینکه مدتى جریان‌سازى و مسئله‌آفرینى در سرتاسر کشور بشود؛ سر قضیه‌اى پوچ. موضع نظام هم معلوم است. تمام شد. 



اجازه بدهید نوشته را با یک داشتان آغاز کنم.
دوستی تعریف می کرد روزی پادشاهی را برکنار کرده بودند و قرار بود پادشاه دیگر بر سر کار بیاید. پادشاه مخلوع سه پاکت نامه که روی آنها شماره 1 تا 3 نوشته شده بود را به پادشاه جدید داد و گفت هر زمان به مشکلی برخوردی پاکت 1 را باز کن و راه حل آن را اجرا کن مشکلت حل می شود و اگر باز هم با نارضایتی مواجه شدی پاکت دوم را باز کن و راه حلش را عمل کن و اگر باز هم با مشکل مواجه شدی پاکت سوم را عمل کن.
بعد از مدتی مردم در اثر مشکلات شروع می کنند به نارضایتی و آشوب تا حدی که پادشاه تازه بر تخت نشسته از آرام کردن اوضاع نا امید شده و به یاد پاکت های پادشاه مخلوع می افتد. پاکت اول را باز می کند و می بیند نوشته شده «به مردم بگو پادشاه قبل خیانت های زیادی به شما کرده و اوضاع کشور بسیار نا مناسب است همه چیز بهم ریخته و خلاصه تا می توانی مشکلات را به گردن من [پادشاه مخلوع] بیانداز» پادشه تازه کار نیز چنین می کند و از مردم می خواهد که صبر داشته باشند که او بتواند خیانت های قبلی ها را اصلاح کند و برخی از مشکلات حل نماید. این شیوه موثر واقع شده و تا چند ماهی مردم را به خود مشغول می دارد. اما از بد روزگار دوباره مردم نمی توانند تحمل کنند و آشوب ها دوباره آغاز می شود. پادشاه هم به سراغ نامه دوم می رود و می بیند که در آن نوشته شده «به مردم بگو در حال تغییرات وسیع هستم، باید کل امور را از ابتدا برنامه ریزی کنیم، باید همه چیز را از پایه باز سازی کنیم و خلاصه با قول تغییرات وسیع مردم را آرام کن» این بار نیز این وعده مردم را آرام می سازد و تا چند ماه سر و صدا ها آرام می شود. ولی باز هم جریانی راه می افتد و آشوب های فراوانی اتفاق می افتد و پادشاه درمانه از همه جا سراغ نامه سوم و آخرین نامه می رود و می بیند که در آن نوشته «تو هم مانند من لیاقت پادشاهی نداری سه نامه تهیه کن و آماده باش که مردم دیر یا زود تو را نیز خلع خواهند کرد»
حکایت این روز های کابینه و اطرافیان آقای روحانی هم شده حکایت نامه اول پادشاه که گفته بود تا می توانی با سیاه نمایی پادشاه قبلی مردم را آرام کن. آقای روحانی! قبول داریم که اشکالات زیادی در سیستم اداری و نیز مالی کشور وجود دارد و می دانیم که تحریم ها شرایط را سخت کرده و خلاصه همه ما می دانیم شرایط به چه گونه هست اما به نظرتان صحیح است که عده ای از نزدیکان شما این همه تخریب را به سمت رییس جمهور سابق روانه کنند؟؟ آیا 4 یا نهایتا 8 سال دیگر شما نیز در معرض همین اتهامات قرار نخواهید گرفت؟؟ آیا می دانید که اگر به همین شیوه ادامهه بدهید به زودی باید نامه دوم را هم باز کرده و آن را بخوانید. 
آقای روحانی و دوستان دلسوز ایشان! محبت بفرمایید بجای این همه سیاه نمایی که نه شایسته شماست و نه با صداقتی که وعده اش را داده بودید سازگار است؛ سعی کنید که نه در 100 روز بلکه در 300 روز کاری برای این مردم کنید که در فشار هستند. که با حلوا حلوا کردن دهن شیرین نمی شود. 



<      1   2   3   4      >