سفارش تبلیغ
صبا ویژن
کلام اول سلام

بخش های وبلاگ

مطالب خواندنی

.:: کپی برداری از مطالب این سایت تنها با ذکر نام و لینک منبع مجاز می باشد ::. 

 شاید اگر بخواهیم ریشه های دلزدگی مردم از رژیم سابق و تمایل ایشان به تاسیس حکومتی جدید را مورد بررسی قرار دهیم؛ اولین و مهمترین عامل را عدم تطابق فرهنگ دیکته شده در زمان رژیم سابق با گرایشات مذهبی مردم بیابیم فرهنگ یکی از دغدغه های همیشگی رهبر انقلاب (امام خیمنی بود) که در بسیاری از سخنرانی های ایشان نشانه هایی از آن را می توان یافت. اوج تاکید ایشان در این خصوص را می توان در سخنرانی 61/11/22 ایشان یافت. در این سخنرانی ایشان ضمن تاکید بر اهمیت فرهنگ در یک جامعه به بیان تاثیر فرهنگ حاکم بر نسل آینده می پردازند و تصریح می کنند:  
فرهنگ از منظر امام خمینی 1«درباره فرهنگ هر چه گفته شود کم است. می­دانید و می­دانیم اگر انحرافی در فرهنگ یک رژیم پیدا شود و همه ارگان­ها و مقامات آن رژیم در صراط مستقیم انسانی و الهی پایبند باشند و بر استقلال و آزادی ملت از قیود شیطان عقیده داشته باشند و آن را تعقیب کنند و ملت نیز به تعبیت از اسلام و خواسته­های ارزنده آن پایبند باشند دیری نخواهد کشید که انحراف فرهنگی بر همه غلبه کند و همه را خواهی نخواهی به انحراف کشاند ونسل آتیه را آن چنان کند که انحراف بصورت زیبا و مستقیم را راه نجات بداند و اسلام انحرافی را به جای اسلام حقیقی بپذیرد و بر سر خود و کشور آن آورد که در طول ستم­شاهی و خصوصاً پنجاه سال سیاه بر سر کشور آمد.»
امام راحل در حوزه فرهنگ اندیشه مشخصی دارند و آن تکیه بر فرهنگ ناب اسلامی است و در این خصوص می فرمایند
«باید مدت­ها زحمت کشید و باور کنیم که خودمان دارای یک فرهنگ بزرگ انسانی با ارزش­های اسلامی هستیم» (صحیفه­ی نور جلد 162 صفحه 18)
اما باید دقت داشت که ایشان هیچ گاه با تجدد و نماد های مدرنیسم مخالفت نکرده اند بلکه در اولین روزهای انقلاب در پاسخ به عده ای از متحجرین و در پاسخ به شایعاتی مبنی بر تحریم سینما از سوی مراجع دینی فرمودند: «ما کی با تجدد مخالفت کرده ایم؟ سینما یکی از مظاهر تمدن است که باید در خدمت مردم و تربیت آنها باشد. ما با فساد مخالفیم نه با سینما» (امام خمینی، وصیت‌نامه، انتشارات آستان قدس رضوی) 
شاید اگر بخواهیم اندیشه ایشان در حوزه فرهنگ را در یک جمله خلاصه کنیم باید بگویید دیدگاه وی همواره بر جهت خاص حفظ و کسب استقلال فرهنگی استوار بوده است. از نگاه امام غرب‌ستیزی فرهنگی در کنار تحول فرهنگی در چارچوب فرهنگ اسلامی باید به استقلال فرهنگی بیانجامد یعنی اشکالی ندارد که نگاهی به فرهنگ غرب داشته باشیم اما باید دقت کنیم که دوچار وابستگی فرهنگی نشویم و استقلال فرهنگی خود را همواره حفظ کنیم.
انشا الله در پست بعد به بررسی فرهنگ در دانشگاه ها از منظر امام خمینی خواهم پرداخت



بعد از جنگ بود که عده ای تکنوکرات به قدرت رسیدند که تمام توجهشان به توسعه صنعت بود آن هم به هر قیمتی که شده؛ حتی اگر مردم مستضعف زیر چرخ دنده های آن له شوند. لیدر این جریان کسی نبود جز آقای هاشمی که با استفاده از نفوذ بالای خود توانست در مدتی اندک بسیاری از لایه های مدیریتی کشور (از شهر داری ها تا وزارت خانه ها) را از کارگزارانی ها پر کرده و برای 8 سال با  این تفکر در کشور حکومت کنند. تورم بالا (حدود 50 درصد)، افزایش فاصله طبقاتی، ایجاد طبقه اشرافی و خفقان شدید سیاسی سبب شد که مردم از حزب کارگزاران خسته شوند. در این زمان بود که عده ای از نزدیکان آقای هاشمی تصمیم گرفتند با شعار آزادی و با تخریب مستقیم آقای هاشمی بر موج تنفر مردم از تفکر تکنوکراسی سوار شده و با ترویج تفکر لیبرال سعی نمایند به مردم ثابت کنند حرف جدیدی دارند برای گفتن. بسیاری از مردم که از تکنوکراسی به تنگنا آمده بودند به این تفکر که ظاهری فریبنده داشت اعتماد کردند همان مافیای قدرت و ثروت توانست با استفاده از این تفکر برای 8 سال دیگر بر کشور حاکم شود. تفکری که مبانیش را باید در آموزه های غربی جستجو کرد و امثال سروش، حجاریان، موسوی خوئینی ها و ... ایدئولوگ که نه بلندگوی ایدئولوگ های غربی این جریان نامید. اما اصلاحات نیز نتوانست عمر زیادی داشته باشد و به زودی و تنها ظرف مدت 6 سال جبهه مردمی خود را از دست داد. نخستین پالس های عدم اعتماد مردم به این جبهه را می توان در انتخابات مجلس هفتم یافت که با تغییری یکباره جریان فکری حاکم بر مجلس اصلاحات که اکثریت مجلس ششم بود به اقلیت تبدیل گردید. شاید بتوان علت اضمحلال این جریان فکری را بتوان ریشه های غربی آن نامید که با فرهنگ حاکم بر جامعه ما بسیار فاصله داشت البته متاسفانه افراد بسیاری در این جریان حضور داشتند که تعهدی به مصالح کشور نداشته و با فروش اطلاعات و امنیت کشور به بهای اندک موجب ایجاد اختلالات زیادی در اداره کشور گردیدند که یکی از خیانت های این جریان موضوع هسته ای بود که متاسفانه در این دوره با لو رفتن اطلاعات مربوط به آن توسط برخی از افراد رده بالای این جریان اختلالی را در امنیت کشور ایجاد کرد که هنوز هم ملعبه دست برخی از دشمنان ملت ماست. اما این یک نکته در خصوص سقوظ کامل جریان اصلاحات قابل تامل است. و آن نکته قرار گیری افراد گوناگون با سلایق بسیار متنوع و بعضا متناقض در این جریان است. به گونه ای که برخی افرادی در این جریان حضور دارند که اصلا به مبانی جمهوری اسلامی اعتقادی ندارند و تمام تلاششان بر براندازی نظم بود که مصداقش را می توان در انتخابات 88 و فتنه بعد از آن رؤیت کرد که مسبب اصلی این اتفاقات کسانی بودند که خود را اصلاح طلب می نامیدند. و در طرف مقابل کسانی که خود را مطیع ولی فقیه دانسته و به تمامی مبانی جمهوری اسلامی معتقدند. در این جریان می توان آقای هاشمی را رؤیت کرد که در دوران حکومتش در دولت جریان بسیار بسته سیاسی و خفقان را خوب می دانست و در سوی دیگر کسانی که طرح اصلاح قانون مطبوعات را به مجلس بردند که آنقدر باز بود که به تعبیر مقام معظم رهبری می توانست زمینه نفوذ دشمنان را در کشور فراهم آورد. و این شد که این جریان نتوانست حیات خود را به عنوان یک تفکر مستقل حفظ نماید. و کار به جایی رسید که آقای خاتمی در انتخابات اخیر ریاست جمهوری عملا جریان اصلاح طلبی را به پای آقای هاشمی قربانی کرد و نماینده اصلاح طلبان که کسی جر آقای عارف نبود را مجبور به کناره گیری نمود. تا حداقل مانع از روی کار آمدن تفکر اصول گرایی شده و حدود 3 تا 5 میلیون رای آقای عارف را به آقای روحانی منتقل نماید که از یک سو در در گرو آقای هاشمی دارد و از سوی دیگر همراه آقای خاتمی بوده و هست.

انتخابات مجلس در سال 1390 بود که به دوستانم عرض کردم دوره اصول گرایی تمام شده و باید حرف تازه ای برای مردم داشت. از این جمله من تعجب نکنید واقعا دوره اصول گرایی به سر آمده. چرا خوب واضح است زیرا کسان زیادی با تفکرات بعضا متناقض زیر لوای اصول گرای جمع شده اند و این همان بلایی است که بر سر اصلاحات آمد. البته مثال های زیادی از این تکثر افکار در جبهه اصول گرایی دارم که آوردن آنها هم باعث اطاله کلام شده هم ضرورتی ندارد. اما آنچه باید به دلسوران این جریان فکری تذکر بدهم آن است که مردم نیاز دارند حرفی جدید بشنوند و فردی جدید را در حوزه مدیریت کلان کشور مشاهده کنند. و اگر نتوانید این حرف جدید را ارائه دهید مطمئن باشید روزی مجبور می شوید اصول گرایی را نیز به پای آقای .... قربانی کنید همانظور که اصلاحات قربانی شد. باید تفکری جدید یا بهتر بگویم بیان جدیدی از تفکر ناب انقلاب اسلامی را در قالب جبهه ای جدید رونمایی کنید تا ضمن برائت جستن از نان به نرخ روز خورها با این کلام جدید بتوانید اعتماد مردم را به خود جلب نمایید. و بقول شاعر که می فرماید:

هین سخن تازه بگو تا دوجهان تازه شود



قبل از هر چیز لازم می دانم عرض کنم که مفاهیم و معارف موجود در اندیشه شهید والا مقام مطهری بسیار عمیق و ژرف است تا حدی که به نظر می رسد تا سالهای سال این تفکرات زاینده و سازنده باشد و بتوان با اتکال به آنها راه سعادت جامعه را باز شناخت. در این خصوص کاملترین گفتار بیانات رهبری معظم که می فرمایند:
«موضوع دیگری که بارها گفته شده و شخص امام هم فرمودند، بنده هم... باز تأکید کنم و تکرار کنم، ترغیب و روی آوردن به آثارشهید مطهری است. اعتقاد بنده این است که آثار شهید مطهری مبنای فکری این جمهوری کنونی ماست... مبنای فکری این انقلاب، تفکرات شهید مطهری است ولاغیر. دیگران به مقدمات این انقلاب خیلی کمک کردند، مردم را آگاه و روشن کردند، مردم را به حرکت و اندیشیدن واداشتند، اما آن افکار دیگر ـ غیر از افکارآقای مطهری ـ در ساخت این نظام کنونی ما تأثیری نداشت. این ساخت غیر از آن‏هاست... اگر ما بخواهیم که این نظام در ذهن مردم تعمیق بشود و حرکت انقلابی این مردم همچنان ادامه پیدا بکند باید افکار آقای مطهری در بین مردم رواج پیدا کند»
اما آنچه من را بر آن داشت تا این چند خط را بنگارم یک دغدغه در خصوص کلیه امور فرهنگی جامعه مان است و آن اینکه زبان ارتباطی افراد در نسل های گوناگون با یکدیگر متفاوت است درست است که همه فارسی سخن می گوییم اما نوع گفتار، واژه های متداول و نوع ترکیب کلمات برای تهیه جملات در نسل های مختلف متفاوت است و این تفاوت در نسل فعلی که از کودکی با عرصه ای به نام اینترنت و فضای باز ارتباطی و اطلاعاتی مانوس بوده اند به وضوح خود را می نمایاند نسلی که شهید مطهری برایشان سخن می گفت  نسل کنونی از جهات گوناگون تفاوت های عمیقی دارند و این تفاوت آنقدر واضح است که بسیاری از پدر مادر ها از عدم شناخت فضای فکری و روحی فرزندانشان گلایه مند هستند اما متاسفانه هنوز هم که هنوز است همان فایل هاب صوتی سخنرانی دهه 40 و 50 بدون تغییر به متن تبدیل شده و در بازار عرضه می شوند. حال آنکه به نظر می رسد لازم است سخنان آن بزرگوار به زبان قابل فهم برای نسل امروز در آمده و منتشر گردد. 
البته می دانم که کارهایی در این خصوص انجام پذیرفته اما بسیار کمتر از آن چیزی است که لازم و ضروری می نماید.
و نکته آخر اینکه ای کاش بیش از آنکه به متفکرین سابق اهمیت بدهیم و نسبت به ایشان اهتمام داشته باشیم قدری به متفکرین و عالمان زنده کنونی بها دهیم و ایشان را تکریم نمایید 

 

_______________________________________________________________

برخی نظرات دوستان که می تواند به بحث کمک کند

ابــــــــــرار : 
بنام خدا
سلام علیکم...
فرمایشتون متین هست. البته در مورد بعضی از کتب، باید بدون از دست دادن مفهوم اصلی باز نویسی شوند ... اما تا اینکار انجام بشه تکلیف چی هست؟ کتابهای ایشون بدون استفاده بمونند؟
در موردی که فرمودید قدری به متفکرین و عالمان زنده بها بدیم منظور کدوم بزرگواران هستند؟
پاسخ: سلام علیکم // ممنونم /// خیر عرض بنده ناظر بر فعالیت های کلان بود به عنوان مثال فعالیت های موسسه حفظ آثار شهید مطهری که در حال حاظر بیشتر بنگاه پول چاپ کنی است یا فعالیت های حوزه علمیه یا امثال آن البته به نظر می توان بجای تمرکز بر آثار شهید مطهری به آثار استاد مصباح یزدی که رهبری ایشان را مطهری زمان خواندند یا استاد قرائتی و امثال این بزرگواران روی آورد

_______________________________________________________ 

سید محمدرضا فخری 
سلام
با نوشته ی شما مخالفم.
اصل زبان ارتباطی نسلها و تفاوتش تا حدی می تواند درست باشد، اما اگر بنا را بخواهیم بر این اصل متزلزل و لرزان بگذاریم باید بگوییم کل میراث ادبی و فرهنگی گذشته خود را به موزه ها بسپاریم چرا که به زبان این نسل نیست. نه حافظی می ماند و نه سعدی و مولوی و عطار و ....
نسل امروزی آنطور که شما توصیفش کردید بیش از حد لوس و ننر و بهانه گیر تشریف دارند. همه چیز را که نباید جویده و آماده تقدیم نسل امروز وفردا کرد. باید خودشان هم زحمت بکشند. جامعه هم نباید به این تنبلی نسل دامن بزند. لابد می خواهید کلمات و الفاظ و اصطلاحات سبکی مانند خفن و قاط زدن و تیریپ و ... که نسل امروز می فهمد در کتب اعتقادی هم بیاید تا نسل امروز زحمت بکشد آن را خوب بفهمد. بله؟
در مورد آثار شهید مطهری این تفاوت زبان اگر هم باشد بسیار کم و قابل اغماض است و حاصل نوشته ی شما چیزی نیست جز تضعیف اصل آثار استاد شهید، هر چند اول کار بیانات امام و رهبری را هم آورده اید، ولی آنها را بصورت مبنایی تخریب کرده اید.
در این بحبوحه ی جهنمی تضعیف اعتقادات ما بیش از هر زمان دیگر نیاز مبرم به آثار شهید مطهری داریم و ای کاش بجای این خرده گیری های غیرضرور و نادر، به تقویت ترویج آثار استاد شهید بپردازیم
موفق باشید

 پاسخ: ممنون از ابراز لطف شما
احساس می کنم قدری سوء تفاهم ایجاد شده است
اگر دقت بفرمایید در عرایض حقیر معارف و مفاهیم ژرف و عمیق موجود در سخنرانی های استاد ستوده شده است چنان که در انتهای بیانات مقام رهبری معظم نیز بر ترویج افکار شهید تاکید گردیده نه عین گفته های ایشان
تا بحال دیده اید که بخواهند به کودکی قرص مثلا سرماخوردگی بدهند. مادر ها اینطور مواقع آن را با آب یا شیر یا ... مخلوط کرده و به کودکشان می دهند تا هم قرص را داده باشند و هم کودکشان از تلخی قرص رنج نبرد
فرمایش شما مبنی بر اینکه نسل فعلی باید خودشان زحمت بکشند صحیح است اما دقت بفرمایید که آیا در نسل فعلی انگیزه ای برای این زحمت کشیدن وجود دارد یا خیر؟
قطعا یک نوجوان یا جوان ترجیح می دهد وقتش را با شبکه های اجتماعی و فیلم و سایت های اینترنتی و ... پر کند تا اینکه بنشیند و سخنانی که فهم آنها برای ذهنش سختن است را کنکاش کرده و یاد بگیرد
عرض بنده ناظر بر این واقعیت بود که باید شکل بیان معارف و مفاهیم موجود در کتب استاد را طوری جذاب کنیم که در جهان پر زرق و برق امروز بتواند با نوجوان و جوان جامعه ارتباط برقرار کند
اما در خصوص مقایسه آثار استاد با آثار حافظ و سعدی و ... باید عرض کنم که متاسفانه به نظر قدری مع الفارق است چرا که شعر همواره جذابیت داشته و دارد و همین جذابیت شعر جوان و نوجوان امروز را می تواند تا حدی جذب آثار قدمای ادب فارسی کند اما نفس (اماره) انسان همواره از دین فراری است و حتما باید مبلغان دینی به مفاهیم ثقیل را با رنگ و لعاب زیبا و جذاب ارائه دهند تا بتوانند آن را به دل و جان جوان امروز نفوذ دهند
خلاصه همه عرایضم یک جمله است لازم است مفاهیم و معارف موجود در سخنان اساتید گذشته را با رنگ و لعابی جدید برای جوانان و نوجوانان امروز آماده کرد 
موید باشید



پیرو پست قبلی تحت عنوان دلبستگی در فضای مجازی در این پست سعی داریم به بررسی روی دیگر این موضوع بپردازیم 
یکی از قدرت های خارق العاده آقایان توانایی تجسم و شبیه سازی اشیاء در ذهنشان است که البته این توانایی در خانم ها بسیار کم می باشد. این قدرت چیست و چه می توان با آن انجام داد؟ 
شاید شنیده باشید که مغز خانم ها میلیون ها مولکول کمتر از آقایان دارد. بسیاری از افراد تصور می کنند این تفاوت در تعداد مولکول ها مسبب کم فهمی و کم هوشی خانم هاست و خانم ها به علت این کمبود قدرت تجزیه و تحلیل ضعیفی دارند و حال آنکه این تصور بسیار اشتباه و نادرست می باشد و خانم ها در برنامه ریزی و زمان سنجی بسیار قوی بوده و به علت دید نزدیکی که از آن بهره مند هستند از توانایی تجزیه و تحلیل بسیار قویی برخوردارند. اما این تفاوت در تعداد مولکول ها مربوط به بخشی از مغز آقایان است که به آنها توانایی تجسم سه بعدی اشیاء و موضوعات اطرافشان را می دهد و این توانایی در خانم ها بسیار بسیار ضعیف تر است.
شاید دقت کرده باشید که خانم ها خصوصا در اوایل دریافت گواهینامه در پارک دوبل بسیار ضعیفند و یا در یافتن موقعیت مکانی خود نسبت به جایی که می خواهند بروند ضعیف تر از آقایان هستند. آقایان توانایی بیشتری در علومی که نیاز به تجسم دارد (مانند هندسه و معماری و ...) دارند و یا بسیاری از موارد دیگر ... 
آقایان از این بخش از ذهنشان استفاده های بسیاری می برند از جمله آن استفاده ها می توان به جهت یابی در تشخیص مسیر صحیح، توان رزمی و تشخیص نزدیکی دشمن در جنگ رو در رو و مواردی از این قبیل اشاره نمود
البته این تذکر مهم به نظر می رسد که خانم ها هم با تمرین زیاد می توانند مانند به این توانایی خدادادی آقایان دست یابند و با بهره گیری از سایر قسمت های مغز خود این ضعف را جبران نمایند اما این بهره مندی نیازمند زحمت بیشتر و تلاش مضاعف است. 
این بخش از مغز آقایان به ایشان این قدرت را می دهد که با دیدن بخشی از یک شی تمام آن را باز سازی کنند در یک مثال معروف می گویند یک آقا با دیدن بخشی از پوست بدن یک خانم (حتی پوست دست وی) می تواند تمام بدن او را در ذهنش باز سازی نماید و یا با یک بار صحبت کردن با یک خانم و شنیدن صدای او می تواند تمان نوشته های او را با صدای خودش در ذهنسش باز سازی نموده و آن را بشنود 

قصدم از بیان این مقدمه بیان دو موضوع بود

1) با اشراف به این حقیقت (خصوصا مثال های مطرح شده) قدری برایمان واضح تر می شود که چرا اسلام عزیز حجاب خانم ها را این قدر محدود کرده و نسبت به رعایتش اینقدر سختگیرانه وارد شده است که عدم رعایت یا کاهلی و کاستی در رعایت آن در کنار این توانایی آقایان می تواند منشا مفاسد بسیاری گردد. و با این پیش فرض می توان جواب تمام کسانی  که بجز چادر  (آن هم چادر سنتی خودمان که هم پوشیده است و هم حجم بدن در آن ناپیداست  - نه  چادرهای جعلی تحت عناوین ملی و دانش جویی و ... - )؛  پوشش دیگری را حجاب می دانند را بیان کرد. 
2)  با عنایت به این توانایی آقایان، لزوم رعایت حریم ها در محیط های مجازی و شبکه های اجتماعی بسیار ملموس تر شده و این توانایی ایجاب می نماید که خانم ها برای خود حریمی سخت تر را در نظر بگیرند و از شوخی کردن و حتی بحث و گفتگو کردن بیجا (که در محیط های حقیقی قطعا حرام است) در محیط های مجازی نیز خود داری نمایند چرا که آقای مخاطب ایشان توانایی آن را دارد که خود را در کنار آن خانم تصور کرده و شوخی های مجازی و نوشتاری او را به صورت کاملا واقعی لمس نماید و ...

یکی از دوستان سوال فرمودید: یعنی این ویژگی هایی که در مورد آقایون میگید در مورد آقایون مذهبی هم صدق میکنه؟ منظورم اینه که درسته این توانایی رو دارند اما واقعا تخیل میکنند (با نظر به اینکه مذهبی هستند و میدونند گناهه)؟
پاسخ: این یک توانایی ذهنی است و قدری با تخیل فاصله دارد. آقایان بخواهند یا نخواهند ذهنشان سه بعدیِ موضوعات را تجسم می کند حال ممکن است فردی به خاطر موارد و ملاحظات مذهبی آن را سریع از ذهن خود دور نماید و یا به دلایل گوناگون آن را بپروراند.دو نکته تکمیلی قابل ذکر است
یکی آنکه بسیارند افرادی که ظاهر و گفتارشان مذهبی است و دلی فاسد دارند. پس باز باید تکرار کرد که «ای بسا ابلیس آدم رو که هست / پس به هر دستی نباید داد دست»
دوم آنکه آقایان مذهبی هم تعداد دفعات محدودی (نه لزوما یکسان) را می توانند با این تجسم مخالفت کنند. اما از آنجا که سیستم ارتباطی آقایان با دنیای اطراف بر اساس مشاهده بنا نهاده شده و مغز انسان میان تجسم (ذهنی) و مشاهده (با چشم) تفاوتی نمی گذارد. بعد از تکرار تجسم ذهنی مقابله با آن برایشان سخت می شود. پس احوط ترک موضوعاتی است که می تواند به ذهن خلاق آقایان قدرت تجسم بدهد حال این آقا هر کس که می خواهد باشد. 



یکی از مشکلات فضا های مجازی سوء استفاده از روابط عاطفی و نیاز های عاطفی خانم ها می باشد این موضوع خصوصا در جوامعی مانند کشور ما که روابط جنسی حرمت و حیطه خودش را دارد بسیار مشاهده شده است در ادامه قصد دارم با استفاده از دو مقدمه ریشه این آسیب را بررسی نمایم.
مقدمه اول همانطور که در اینجا بیان شد توجه خانم ها به اطراف شنیداری است. بدین معنا گوش خانم ها بیش از سایر حس هایشان نسبت به دریافت پیام از اطراف حساس است. اما باید دقت داشت که وقتی متنی را مطالعه می کنید در حقیقت دارید آن را برای خود می خوانید و لذا خانم ها روی متنی که می خوانند بسیار بیشتر از آقایان حساس هستند و تاثیر بسیاری از آن می پذیرند. شبکه های اجتماعی نوشتاری هم از جمله مکان هایی است که برقراری ارتباط میان افراد با استفاده از نوشتار است و لذا خانم ها تاثیر زیادی از نوشته ها در این فضا می پذیرند. 
مقدمه دوم: خانم ها در کنار دنیای واقعی که در آن زندگی می کنند دنیایی مجازی دارند که در آن رویاها و اوهام خود را براورده شده می پندارند و سعی می کنند از زندگی در آن دنیا لذت کافی ببرند. این دنیا از آنجا که ساخته ذهن ایشان است همه چیزش مطابق خواست آنها می باشد و به عبارت بهتر این دنیا را آنگونه می سازند که دوست دارند. نکته جالب توجه اینجاست که ایشان در دنیای ساختگی خود واقعا زندگی می کنند. بعضاً پیش می آید به دلایل گوناگون آنقدر در این دنیای رویایی خود زندگی می کنند که تفاوتی میان آن و دنیای واقعی قائل نیستند و همه چیز را در آن واقعی می پندارند (در بسیار از موارد این موضوع پیش می آید که در حال حاضر قصد پرداختن به آنها را نداریم - موضوع معروف شاهزاده سوار بر اسب سپید مثالی از همین دنیای رویایی ایشان است) و اگر جایی از این دنیای رویایی و شیرین با واقعیت تضاد داشته باشد بسیار برایشان سخت می نماید و خود را شکست خورد می پندارند.
نتیجه: اگر به مقدمه یک دقت کنید خواهید یافت که یک رابطه عاطفی در یک شبکه اجتماعی عموما از یک نوشته یا چند نوشته که توسط آقایی در شبکه منتشر شده و تعمدا یا اتفاقا با روحیات خانم مطابقت دارد آغاز می گردد. (دقت بفرمایید که نوشته باید با روحیات خانم سازگار باشد این نوشته می تواند عاشقانه، عاطفی، سیاسی، یا حتی مذهبی باشد- مثلا نوشته ای در فراق کربلا یا ... -).
خانم (مجردی) که به دلایل گوناگون نیاز دارد شخصی با روحیات نزدیک به او را در کنارش داشته باشد (اینجا را بخوانید) پس از آنکه این روحیات آقا را مشاهده نمود سعی کند در دنیای رویایی خود برای او جایگاهی تعریف کند شاید به عنوان دوست، شاید به عنوان فردی که عاشق آن خانم است و یا حتی به عنوان خواستگار یا ... و با گذشت زمان و در در اثر مطالعه بیشتر نوشته های آقا در صورتی که خانم حس کند این هم خوانی ها رو به افزایش است جایگاه او را ارتقاء داده و سعی می کند بیشتر خود را به او نزدیک نماید. حال با عنایت به مقدمه دوم که بیان شد برخی از خانم ها دنیای رویایی خود را با دنیای واقعی منطبق می دانند متاسفانه یکی از موارد زیر رخ می دهد که عموما بسیار خطر ناک است: 
الف)  آقا از ابتدا قصد سوء استفاده و کلاشی داشته که با عنایت به غیر حضوری بود ارتباطات در شبکه های مجازی تشخیص آن بسیار سخت است و در این گونه از موارد احتمال سوء استفاده و مسائل بعدی بسیار بالا است.
ب) آقا از ابتدا قصد سوء استفاده نداشته اما با مشاهده سیگنال های مثبت خانم طمع کرده و می شود آنچه نباید ... 
ج) آقا قصد سوء استفاده نداشته و اتفاقا فردی پاک است اما به دلایل گوناگون (مانند عدم مناسب بودن شرایط، عدم متناسب بودن با خانم و ...) امکان ازدواج با خانم را ندارد و خانم که در دنیای رویاییش، خود و آقا را قرین هم یافته با شکست عشقی و عاطفی سختی روبرو می شود که ممکن است سال ها از آن رنج ببرد.
د) آقا قصد سوء استفاده نداشته و این رابطه عاطفی منجر به ازدواج می شود که مطابق آمار ها (و به دلایل عدیده) چنین ازدواج هایی چندان هم محکم نبوده و به احتمال زیاد منجر به طلاق می گردد.

چه باید کرد 1) دوست بزرگوار دقت کن که خدا همواره شاهد و ناظر توست و تو دام در محضر ذات اقدس او هستی. پس چنان باش که خدا از تو راضی باشد و از اعمال منافی خواست او پرهیز کن که او ذوالانتقام است 
چه باید کرد 2) دوست بزرگوار دقت کن که بسیاری از ازدواج های اینترنتی حتی در جوامع غربی که شهروندانش آنچنان هم بنایی بر دینداری ندارند شکست خورده و ابتر خواهد بود چه رسد به جامعه ما که مبنایش دینی است پس همواره مراقب خود باش که به طمع فاسد دلان گرفتار نشوی.
چه باید کرد 3) خانم محترم (به نمایندگی از جامعه آقایان و از آنجا که همجنسان خودم را بهتر از شما می شناسم؛ عرض می کنم) زیادند افرادی که با قلبی فاسد آمده اند که توی را بِدَرَند؛ و اصولا دوستی آقایان با خانم ها عموما ریشه در سوء نیت آنها دارد پس دقت کن که
«ای بسا ابلیس آدم رو که هست / پس به هر دستی نباید داد دست» 
چه باید کرد 4) خانم محترم یک اصل را همواره در نظر داشته باشد (البته عمومی نیست) و آن اینکه عموما افراد در شبکه های اجتماعی سعی می کنند آنطور که دوست دارند شخصیتشان را طراحی کنند نه آنطور که در واقعیت هستند. ممکن است آقایی خود را شوخ و خوش خنده جلوه دهد حال آنکه بسیار عصبی است و یا خود را مذهبی جلوه دهد حال آنکه اصلا بویی از دین و دیانت نبرده و ...
چه باید کرد 5) آقای محترمی که قصدت از حضور در شبکه اجتماعی سوء استفاده نیست مراقب باش که با اعمال، رفتار و نوشتار خود موجبات دلبستگی کسی را فراهم نیاوری که اگر اینطور شود مطابق قانون جذب خودت نیز چنان خواهی شد ...  
توجه1: امکان دارد عکس این اتفاق نیز بیافتد یعنی آقایی فریب خانمی را بخورد که البته بسیار کم پیش می آید.
توجه 2: مطالب فوق را کنار کمبود محبتی که متاسفانه به دلیل تعامل ناصحیح خانواده ها با دختران جوانشان در جامعه‏یمان زیاد شده و نیز بالا رفتن سن ازدواج و نیاز خانم ها به تکیه گاه و محبت بگذارید و ببینید که چه فاجعه ای در حال وقوع است.

و همه عرایضم یک ریشه دارد 
و آن اینکه

 شبکه های اجتماعی مُولُود فرهنگ غرب است
و از اساس با فرهنگ ما سازگار نیست 



همدیگر را بهتر بشناسیم تفاوت زن و مرد

دوستی می گفت زندگی متاهلی همیشه با ماه عسل شروع می شه که مثل عسل شیرینه در بسیاری از زندگی ها بعد از مدتی مربایی می شود در برخی بعد از مدتی ترشی و بعد هم تلخ و ... احسنت بر آن کسی که بتواند زنگیش را تا آخر عسلی نگه دارد. 
ریشه بسیاری از اختلافات داخل خانواده ها عدم شناخت زوجین از یکدیگر است. بلی همانطور که می دانید خانم ها و آقایان به لحاظ روحی و روانی در دنیای متفاوت زندگی می کنند بسیارند موضوعاتی که برای یکی از آنها بسیار مهم و برای دیگری غیر مهم است و یا برای یکی زیبا و برای دیگری زشت می نماید یا اینکه یکی از زوجین در مسئله ای ضعف دارد که طرف مقابل باید آن را جبران نموده و به قول معروف زوجین باید مکمل یکدیگر باشند. 
در این پست و چهار پست بعدی پست دیگر سعی دارم به بیان 15 مورد از این تفاوت ها و مثال هایی از آنها پرداخته و اشتباهات که  عموما زوجین مرتکب می شوند را عرض نمایم. 
در این مجموعه سعی گردیده مطالبی که طی مدت ثمره مدتها  مطالعه کتب و مقالات و سخنرانی های اساتید برجسته است، ارائه شود. برای مطالعه بیشتر پیشنهاد می گردد به منابع زیر مراجعه نمایید

دقت بفرمایید در روانشناسی هیچ اصلی کلی و عمومی نیست چرا که انسان تک بعدی نبوده و چند بعدی است و عملکرد وی برآیندی از ابعاد وجود او می باشد


1) خانم ها در بیان موضوعات همواره اغراق می کنند.

ممکن است خانمی بگوید تو هیچ وقت به من توجه نمی کنی ... و منظورش این باشد که تو الان به من توجه نمی کنی ... همین یه جمله کافی تا آقایی که تازه از سر کار آمده به قول خودمونی قاطی کنه ... خلاصه کار حسابی خراب بشه ممکن است خانمی بگوید تو مرا هیچ وقت بیرون نمی بری و منظورش این باشد که من الان نیاز به گردش دارم بیا برویم بیرون و بسیاری دیگر از این نوع عبارت ها که متاهلین گرامی بسیار با آن مواجه شده و خواهند شد. 
راه حل: همواره در برخورد با گزارش های خانم ها ابتدا به این فکر کنید که شاید فرمایش این خانم قدری (فقط قدری)  آمیخته با اغراق باشد. 
توجه:  حکم نمی دهم اما شاید یکی از دلایلی که در دادگاه شهادت دو خانم برابر شهادت یک آقا درنظر گرفته می شود همین نوع بیان ایشان باشد.

 
2) آقایان کور هستند.
تعجب نکنید دید نزدیک آقایان بسیار بد و ضعیف است به موارد زیر دقت کنید 
»»جوراب آقا گم شده، کمد و زیر و رو می کنه پیداش نمی کنه بعد خانم می آید می بینه جوراب همون جلوی کمد هست
»»خانم با کلی زحمت سالاد درست کرده اونو تزئین کرده با گوجه فرنگی یه گل قشنگ درست کرده گذاشته وسطش و آقا بدون توجه به این همه زیبایی چنگ  (بخوانید چنگال) می زنه وسط سالاد و آخرش هم می گه خانم این گوجه ها رو یه کم کوچکتر خورد کنی بهتر نیست)
»»خانم با کلی زحمت خونه رو مرتب کرده دکور خونه رو عوض کرده آقا میاد بدون توجه می ره روی مبل (یا یه گوشه اتاق) می شینه می گه خانم شام چی داریم؟
»»مهمون قراره بیاد کلی کار مونده روی زمین خانم داره با تمام توان می دوه ... آقا دائم سوال می کنه کاری هست کمکت کنم ... خوب مگه کوری این همه کار هست دیگه  
راه حل: به آقایان همه چیز هایی را که باید ببینند تذکر بدهید 

3) توجه آقایان "دیداری" و توجه خانم ها "شنیداری" است.

و این یعنی اگر با آقایی صحبت میکنید در حالی که نگاهتان نمیکند یعنی توجه چندانی به صحبت هایتان ندارد(خودتان را خسته نکنید!!!) اما یک خانم می تواند همزمان ظرف بشوید، جدول حل کند، فیلم ببیند و به صحبت های شما نیز توجه کرده و پاسختان را نیز بدهد به موارد زیر دقت بفرمایید:
»» در نظر بگیرید آقا می خواهد با خانمش صحبت کند و مطلب مهمی را در میان بگذارد و خانمش نیز همزمان بخواهد مثلا خیاطی کند ... آقا از آنجا که خودش توان انجام دوکار همزمان را ندارد فکر می کند خانمش نیز چنین است و این می شود شروع یک دعوا ... و خانم متهم می شود به عدم توجه به مسائل مهم و سرسری گرفتن فرمایشات و منویات آقا و ... 
»» البته طرف دوم این ماجرا خیلی هم خوب است در نظر بگیرید خانم می خواهد صحبت کند و آقا هم اصلا حوصله گوش دادن ندارد کافی است مثلا مشغول روزنامه خواندن بشود و دیگر توجهی به اطرافش نخواهد داشت ... خانم هم که او را مانند خود می داند فکر می کند شوهر محترم در حال توجه به فرمایشات ایشان است و زندگی زیبا می شود .... البته برای بهره بردن از این راهکار دقت کنید که گهگاهی از خود علائم حیاتی نشان دهید مثلا حرف های خانم را تایید یا رد کنید ... چون خانم ها خیلی زود متوجه عدم توجه شما خواهد شد و کار خراب می گردد.

طنز نوشت:
استادی توصیه می کرد وقتی رفتید خونه اگر به فرض حوصله شنیدن بیانات همسرتان را هم ندارید، اول نگید شام چی داریم .. بلکه اول به خانمتان بگویید چه خبر، امروز چیکارا کردید بعد در حالی که خانم در حال توضیح هستند با چشمان باز یه چرتی بزنید بعد از چند دقیقه (بخوانید ساعت) بگویید بهتر نیست ادامه صحبت ها رو سر سفره انجام بدیم ... بعد هم شام و ... خانم هم کلی کیف می کند که آقا چه توجهی به او دارد :)) 

4) خانمها بیشتر تمایل دارند «دوستت دارم» و «تشکر» و ... را بشنوند تا ببینند اما آقایان بلاعکس هستند. 
همانطور که عرض شد توجه خانم ها به اطراف بیشتر شنیداری است و لذا تمایل دارند ابراز علقه را بیشتر بشنوند اما از آنجا که توجه آقایان دیداری است، تمایل دارند آن را ببینند (لمس کنند)، برای یک خانم تشکر و تعریف لسانی خصوصا در جمع ارزشش به مراتب از خرید هدیه بیشتر است ... اما این موضوع در مورد آقایان برعکس است آقایان بیشتر تمایل دارند دوستت دارم را ببینند / برای اینکه به آقایی ثابت کنید دوستش دارید کافی است مثلا غذای مورد علاقه او را درست کنید یا چیزی را که دوست دارد به او هدیه بدهید یا این تفاوت نیز سبب دعوا های زیادی در خانواده ها می شود مثلا آقا از آنجا که خودش دوست دارد محبت دیگران را ببیند و لمس کند برای ابراز علاقه به همسرش همه جوره امکانات رفاهی را برای او تامین می کند و به حساب خودش برای بانو سنگ تمام گذاشته فکر می کند کهبه خانمش ثابت کرده که دوستش دارد اما همسر او که نیاز به شنیدن محبت دارد دائم در حال اعتراض است و جمله معروف آقایان که می گویند: توی زندگی چی کم داشتی؟ آقای قاضی همه چی رو براش فراهم کردم اما اون که قدر نمی دونه ... اما این آقاست که نمی داند خانمش نیاز به شنیدن محبت دارد ... شنیدن عبارت دوستت دارم
عکس آن هم آقایانی که در آرزوی دریافت یک هدیه ناقابل (البته غیر از جوراب مانده اند) شاید جالب باشد اگر دقت کنید خانم ها یک مشکل عمده دارند و آن اینکه دائم می گویند هدیه خریدن برای آقایان سخت است ... البته درست می گویند چون برای ایشان مهم شنیدن محبت است نه دیدن و لمس کردن آن اما آقایان چون خودشان تشنه لمس محبت هستند به راحتی و با تنوع فراوان برای بانویشان هدیه تهیه می کنند  
و نکته جالب توجه توانایی بالای خانم ها در بیان جملات و اشعار عاشقانه است که از همین نیاز آنها سرچشمه می گیرد  

ادامه موارد «همدیگر را بهتر بشناسیم»  بـخش دوم // بخش سوم // بخش چهارم // بخش پنجم

 



در ادامه سلسله مباحث پیرامون شناخت تفاوت های روحی و روانی خانم ها و آقایان در این پست تعدادی دیگر از این تفاوت ها می پردازیم. در انتهای پست آدرس سایر قسمت ها درج گردیده است

5) خانم ها در مواقع ترس، اضطراب، غم و ... نیاز مبرمی به صحبت کردن دارند
اما آقایان در بسیاری از موارد و حتی بدون دلیل نیاز دارند وارد غار تنهایی خود شوند و دقایقی را با خودشان تنها باشند در این واقع اصلا به آقایان نزدیک نشویدهمدیگر را بهتر بشناسیم تفاوت های زن و مرد حتی برای تعارف کردن و یا ابراز محبت چرا که بدجوری ضد حال خواهید خورد.
حال تصور کنید خانمی را که به خاطر موضوعی شدیدا ناراحت و غمگین است و همسرش برای دلداری یا عذر خواهی یا ... به او نزدیک می شود، در این مواقع خانم که عموما از افعال معکوس استفاده می کنند به آقا می گوید برو الان حوصله کسی را ندارم، برو نمی خوام ببینمت یا .... حال آنکه منظورش این است که نیاز شدید به تو دارم الان بمان و به حرف هایم گوش بده ... آقا هم که تصور می کند خانم در غار تنهایی است او را رها می کند و می رود و اینجاست که برای خانم عباراتی چون "خیلی بی احساس هستی" ... "اصلا من را دوست نداری" ... "من برایت مهم نیستم" و ... تداعی می شود. در حالی که آقا صرفا چون او را دوست داشته به اشتباه فکر می کرده که خانمش هم غار تنهایی دارد و وی را ترک کرده تا راحت و تنها باشد. لذا اگر در مورد خانمی اشتباهی از سوی شما صورت گرفت حتما بلافاصله و با عنایت به اینکه توجه خانم ها به اطراف شنیداری است غرور خود را کنار گذاشته و لسانی از وی عذر خواهی کنید حتی اگر او بسیار بد با شما برخورد کند این عذر خواهی لسانی تاثیر شگرفی در ذهن او خواهد گذاشت البته به او قول بدهید (حتما لسانی) که دیگر آن اشتباه را تکرار نمی کنید
اما عکس این ماجرا بسیار بیشتر رخ می دهد ... همانطور که عرض شد آقایان در بسیاری از موارد حتی خستگی و یا کاملا بی دلیل نیاز شدید به تنهایی دارند اما خانم که فکر می کند آقا هم مثل خودش است؛ سعی می کند با نزدیک شدن به او و دلداری دادن و صحبت کردن همسرش را آرام کند. در حالی که آقا نیاز شدید به تنهایی و خلوت دارد و ورود به غار تنهایی او اشتباهی بسیار بزرگ است در این مواقع باید بگذارید آقا برای مدتی (شاید نیم ساعت) در غاری که برای خودش درست کرده تنها بماند و بعد از آن با یک استکان (شاید هم لیوان تبسم) چای یا شربت یا میوه یا ... پیش او بروید و بدون اینکه کلامی حرف بزنید خوراکی را کنار آقا گذاشته و به سرعت فرار کنید. مراقب باشید که درب غار تنهایی را شما نشکنید زمانی که آقا در غار تنهایی خود به مرحله ارضای روحی برسد و ببیند که شما بدون ورود به غار تنهایی او برایش خوراکی برده اید متوجه محبت شما می شود و شما باید منتظر محبت متقابل باشید ... البته دقت کنید که اگر ناراحتی آقا از عمل اشتباه خانم باشد شاید محبت متقابل کم رنگ یا حذف گردد اما در ذهن آقا محبت شما ثبت شده و او منتظر فرصتی برای جبران است. پس اگر در مورد آقایی اشتباهی از سوی شما صورت گرفت نه بلافاصله بلکه با اندکی تاخیر ابتدا سعی کنید عملی (توجه آقایان به اطراف دیداری است) و بعد از اینکه آقا از غار تنهایی خود خارج شد به صورت لسانی از اشتباه خود عذر خواهی کنید ... توجه کنید که برای آقایان جبران اشتباه و عدم تکرار آن بسیار مهم است. 

6) خانم ها بلند بلند فکر می کنند مطمئن باشید کمکی از دستتان بر نمی آید لطفا مزاحمشان نشوید و رشته افکار آنها را پاره نکنید 
خانم ها برعکس آقایون برای فکر کرن از حرف زدن استفاده می کنند. اگر به بسیاری از صحبت های خانم ها دقت بفرمایید نوعی تجزیه تحلیل و صغری و کبری در آن گنجانده شده است. آقایان هم که اکثر از این نکته غافلند سعی می کنند وارد تفکرات خانم شده نقش ناجی را بازی نماید. ابتدای کار شاید بد نباشد اما از آنجا که آقایان در تجزیه و تحلیل اینکه خانم در مورد چه موضوعی می خواهد فکر کند بسیار ضعیفند و اگر وارد شوند شاید این کلاف به هم پیچیده فکر را در هم پیچیده تر کنند و کار خراب تر شود پس بهتر است سکوت کنند و بگذارند رشته افکار خانم که از صبح علی الطلول آغاز گردیده و آقا از میانه آن وارد بحث شده مسیر خود را طی کند خانم با صدای بلند به افکارش بپردازد، که اگر این کار را انجام ندهد پس از اندک زمانی آقا نمی تواند مابین صحبت های پراکنده خانم ارتباطی معنا داری بیابد از گوش کردن دلزده شده و دیگر تمایلی به شنیدن مجدد حرف های خانم ندارد و این یعنی پیش به سوی طلاق عاطفی. اما آقایی که از این نکته مطلع باشد به راحتی به خانمش حق می دهند در کمال حوصله به افکارش (بخوانید صحبتش هایش) بپردازد و اصلا وارد نتیجه گیری های او نمی شود به نمونه زیر توجه کنید خانم مشغول صحبت (بخوانید تفکر )در مورد افزایش یافتن یا نیافتن قیمت برق:
امروز رفته بودم سبزی فروشی آقای سبزی فروش می گفت قراره برق گرون بشه ولی پری خانم اینا بودن خونه قبلی همسایه بالاییمون همون که دخترش رفت خارج یادته، شوهرش اداره برق کار می کنه گفته قرار نیست قبضا گرون بشه .. آدم نمی دونه که امروز می گن نمی شه فردا می بینی می شه مگه نبود مرغ گفتن ارزون می شه، شدها نهه اینکه نشد اما هزار تومن رفت بالا دویست تومن اومد پایین ... آدم می مونه فکری ....
خلاصه می بینی نیم ساعت خانم داره از جهات مختلف موضوع رو واکاوی می کنه آقا هم که نتیجه گراست بعد از چند دقیقه ای که خانم به قول اون آقا پرت و پلا و به قول خانم بررسی موضوع کرد میبینه که بحث بی نتیجه است و می گه « حالا گرونش کردن هم کردن مثل بقیه چیزا که گرون شد ... » و خانم در جواب می گه برای تو اصلا مهم نیست اطرافت چی میگزده ... والا مردم شوهر دارن ما هم داریم هیچی براش مهم نیست ...و اتفاق بسیار بدی که در این میان می افتد این است که آقا صحبت های خانم را قطع کند و بگوید خانم بیکاریا ... اینا چیه در موردش صحبت می کنی و ... که می شود آغاز یک دعوای مفصلدر حالی که اون آقای محترم باید از ابتدا خودشو از تفکرات خانم بیرون می کشید و می گذاشت با خیال راحت به بررسی و استدلال و ... بپردازد و او هم خودش را متوجه نشان (تاکید می کنم نشان) می داد
توجه مهمحتما در حین صحبت های خانم از گفتم کلماتی از قبیل خوب، عجب و ... غافل نشوید که به بی توجهی متهم خواهید شد
توجه ظریف خانم ها عموما در حین فکر کردن توجه خاصی به حرف های شما نخواهد داشت ... خودتان را خسته نکنید
شوخی ظریف: خدایی برای آوردن مثال بالا کلی به خودم فشار آوردم ... چه طوری خانم ها اینقدر طولانی می توانند اینطور صحبت کنند ... :دی 

 7)خانم ها و حس خود نمایی
در وجود همه انسان ها حسی وجود دارد که از آن به حس خود نمایی یا حس نیاز به دیده شدن یاد می شود اما این حس در میان خانم ها به مراتب بیشتر از آقایان است. خانم ها به لحاظ روحی نیاز زیادی به دیده شدن دارند و اگر آنها را نبینید و به آنها توجه کافی نکنید نسبت به آنها محبت کافی را مبذول ننمایید مجبور می شوند با استفاده از ابزار های دیگر این نیاز خود را ارضا نمایند نمونه هایی از تجلی گاه های این حس به شرح زیر است
» تنوع گوناگون لباس ها که عمدتا ماموریتشان نشان دادن بخش هایی از زیبایی های بدن و ظاهر خانم هاست البته در یک یا دو مهمانی بعد از آن هم از مد می افتد
» اشتیاق زیاد خانم ها برای داشتن طلا آن هم هر چه بیشتر بهتر
» چشم و هم چشمی افراطی (خاله خانم فلانی دارند ما چرا نداشته باشیم )
» کافی است به درون قلب بسیاری از خانم ها مراجعه نموده و علت اداکه تحصیلشان را جستجو کنید خواهید دید که بخشی از آن ارضای همین نیاز استو بسیاری دیگر از این گونه مثال ها.
ایشان نیاز دارند در خود قدرت و امتیاز ویژه ای را ایجاد کنند تا خود را بالا نشان دهند. اگر خوب بنگرید خواهید دید که هر خانمی برای بالا نشان دادن خود بهانه ای را جور می کند؛ یکی کیفیت درس خواندن فرزندانش، یکی ثروت همسرش، یکی موقعیت و جایگاه شوهرش، یکی در مورد برادر، یکی در مورد پدر و خلاصه هر کدام بهانه ای را جور می کنند که این حس خود را ارضا کنن
 استعمار هم خوب توانسته از این نیاز و حس استفاده نماید. بی حجابی و آرایش های عجیب و غریب بساری از خانم ها، لباس های نیمه عریان (این رو بگذارید کنار این موضوع که توجه آقایان به اطرافشان دیداری است و ...) تمایل و اصرار برای حضور افراطی در جامعه و تصرف پست هایی که لازمه انجام آنها جنسیت و توانایی مردانه است و ... نمونه هایی از اقدامات استعمار برای سوء استفاده از این نیاز خانم هاست
توجه: انتخاب دوست غیر همجنس و فساد های ناشی از آن بخشی به همین نیاز خانم ها بر می گردد که متاسفانه به خاطر عدم شناخت کافی والدین از نیاز های فرزندشان به صورت کافی ارضا نشده و در خارج از منزل به دنبال آن می گردند 
اما با این حس و نیاز خانم ها چه کنیم ... ساده است شما به عنوان پدر، برادر یا همسر آن خانم سعی کنید به میزان کافی آن خانم را ببینید و از وی تعریف و تمجید کنید و به اصطلاح او را از محبت و توجه اشباع کنید خواهید دید که این میل ایشان در جهت صحیح که تحکیم فضای گرف خانواده است جهت دهی خواهد شد. 
 توجه بفرمایید عرض کردم این حس بیشتر در خانم ها وجود دارد و البته و صد البته در آقایان نیز به میزانی موجود است

ادامه موارد «همدیگر را بهتر بشناسیم» بخش اول //بخش سوم // بخش چهارم // بخش پنجم



در ادامه سلسله مباحث پیرامون شناخت تفاوت های روحی و روانی خانم ها و آقایان در این پست تعدادی دیگر از این تفاوت ها می پردازیم. در انتهای پست آدرس سایر قسمت ها درج گردیده است

8) آقایان با پول خرج کردن سعی می کنند خودشان را ثابت کنند لطفا مزاحم ابراز اندام ایشان نشوید

دو صحنه زیر برای بیان تفاوتی شگرف میان آقایان و خانم ها ترسیم شده است
صحنه اول: جمعی از آقایان (دوستان صمیمی یا فامیل یا ...) به هم رفته اند رستوران یا کافی شاپ به سلامتی اغذیه مورد خواست را میل می کنند و وقت خروج تمام ایشان می شوند حاتم طایی و کیف های پول خود را در آورده که «جون داداش اگه نگذاری حساب کنم»، «نگذاری حساب کنم ناراحت می شم»، «نگذاری حساب کنم دیگه اسمتو نمی آورم» یا ...

همدیگر را بهتر بشناسیم تفاوت های زن و مردصحنه دوم: گروهی از خانم ها (دوستان صمیمی، فامیل یا ...) به همان رستوران، کافی شاپ یا ... رفته اند و پس از صرف اغذیه مورد نظر عموما یکی از این دو اتفاق می افتد یا یکی از خانم ها پول همه را می دهد و دم درب سهم هر یک را حساب و از ایشان می گیرد و یا همان دم درب هر یک از خانم ها سهم خودش را پرداخت می کند. البته گاهی هم پیش می آید که دوره ای حساب کنند مثلا امروز یکی فردا دیگری و به همین ترتیب. و به ندرت می بینید که حاتم طایی بشوند و بخواهد مانند آقایان عمل کنند. 
اساتید در این گونه موارد می فرمایند آقایان سعی می کنند با خرج کردن پول، خودشان را اثبات کنند؛ یا بهتر بگویم مهم جلوه بدهند. و خدا نکند چند بار دو خانواده با هم به رستوران، مسافرت یا ... بروند و آقای یکی از خانواده ها هر دوبار در این اثبات قدرت پیروز بشود. اینجاست که خانم آن آقا شروع می کند به صحبت کردن (بخوانید غر غر کردن) که «برای چی پول می دی»، «مگه اونام نبودن» و .... آقا هم اگر کم حوصله باشد بعد از آنکه مقداری صحبت های (باز هم بخوانید غرغر)خانم را تحمل کرد از کوره در می رود و شروع می کند به گفتن عباراتی چون «پول خودمه»، «مگه غریبه بودن»، «اصلا دوست داشتم» و ... و شروع می شود دعوایی که معلوم نیست انتهایش کجاست
البته این فقط یک مثال بود از این دست می توان به خرید افراطی هدیه برای حتی همسر، خرید لوازمی که شاید در منزل زیاد هم ضروری نباشند و ... اشاره کرد
با این ویژگی آقایان چه کنیم: ساده است بگذارید خودشان را اثبات کنند چه اشکالی دارد؟ چند باری که پول همه را حساب کرد خودش از این فعلش پشیمان می شود و بار بعدی سعی می کند که در این عرض اندام شکست بخورد و آقای خانواده دیگر را پیروز کند ضمن اینکه آقای خانواده مقابل هم بیکار نخواهد نشست و نوبت بعدی سعی می کند قوی تر در این کارزار حاضر شده و پیروز میدان باشد، نگران نباشید با گذشت زمان این بیماری همسر شما بهبود می یابد و بعد از گذشت مدتی این پیروزی بصورت دوره ای و نوبتی در خواهد آمد ... البته هستند آقایانی که به قولی ولخرجند که برای ایشان راه حلی ندارم. پیشنهاد می شود به مشاور مراجعه کنید. 
یاد آوری گفته شد خانم ها با خرید طلا، لباس، و ... سعی می کنند توجه دیگران را به خود جلب کنند خوب الان هم گفته شد آقایان سعی می کنند با پول خرج کردن خودشان را ثابت کردهو توجه دیگران را به خود جلب نمایند.
توجه این نوشته به معنای تایید این عادت آقایان نیست بلکه ماموریت آن معرفی یکی از زوایای روحی آقایان است 

9) خانم ها تمایل زیادی به غیر مستقیم حرف زدن و استفاده از کنایه دارند
یکی از ظرافت های خلقت خانم ها این است که بسیاری از (نه تمام) جملات و بیانات ایشان کنایی و غیر مستقیم است ممکن است شما از ایشان بله بشنوید در حالیکه منظورشان نه و یا خیر بشونید در حالی که منظورشان بلی باشد. به مثال های زیر دقت کنید: 
»» امکان دارد همسرتان از شما یا شخص یا حتی حادثه دیگری دلخور، ناراحت و دلگیر باشد و زمانی که شما برای نوازش و تسلی دادن به او نزدیک می شوید بر سر شما فریاد بزند که «برو حوصلتو ندارم»، «برو الان حوصله هیچ کسی رو ندارم»، «برو نمی خوام ببینمت» و ... در این مواقع عموما منظورش این است که «بمون کنارم که الان بیش از هر زمان دیگر به تو نیاز دارم» اما آقایی که از این ظرافت زنانه بی اطلاع است ممکن است خانم را تنها گذارده و بشود آنچه نباید.

»» ممکن است بعد از یک روز کاری وقتی به منزل مراجعه نمودید ببینید همسر شما در بستر آرمیده و مشغول ناله کردن است که «آی سرم درد می کنه»، «اصلا همه بدنم درد می کنه» و ... آقایان این طور مواقع اولین سوالی که می پرسند این است که «دکتر نرفتی؟»، «من این همه پول می دم برای بیمه شما بازم دکتر نمی رید»، «چیکار کنم از دست شما» و... در حالی که خانم اصلا بیماری بدنی نداشته و در حال حاضر نیاز مبرمی به توجه شما دارد ... در این مواقع باید ابتدا توجه زیادی به خانم بفرمایید، به او محبت کرده و ... و در نهایت امر بعد از آنکه خانم از محبت اشباع شد بهانه ای جور کنید که خانم بتواند با تمسک به آن بگوید حالم بهتر شده مثلا یک لیوان چای و نبات، یک لیوان شیر و عسل یا... برای او فراهم آورده و بگویید من می دانم قند خون تو پایین آمده و البته نباید از گردش بعد از بیماری غافل شوید؛ قدری خیابان گردی، پارک یا یک بستی و مقداری صحبت می تواند سردرد خانم را بطور کامل خوب کرده و برای مدتی او را از این بیماری نجات دهد بسیاری دیگر از این نوع مثال ها وجود دارد که باید آنها را خود شما کشف نمایید (یادآوری قبلا بیان شد خانم ها با اغراق صحبت می کنند آن خصیصه را در کنار این خصیصه بگذارید مثال های دیگری را خواهید یافت)
در واقع مردها نباید فکر کنند که حرف های خانم ها کلمه به کلمه همان است که می گویند. آنها باید با توجه به فضای عاطفی و اتفاق های قبلی حرف خانمشان را رمزگشایی کنند. ممکن است معنای حرف همسر شما دقیقاً عکس آن چیزی باشد که می گوید یا می خواهد. معمولاً باید پشت حرف های او دنبال «جلب حمایت عاطفی» و «شرح وظایف خودتان به عنوان یک شوهر» باشید. 
توصیه به خانم ها : از آنجا که آقایان همواره با صراحت لهجه سخن می گویند برایشان تجزیه و تحلیل کنایات و سخن های غیر مستقیم شما سخت است لذا برای جلو گیری از مشکلات بعدی لطفا طوری با همسرتان صحبت کنید که ایشان متوجه بشوند ... دیگه شما به بزرگواری خودتان باید این ضعف آقایان را ببخشید ... :دی
توصیه به آقایان: شناخت زوایای روحی همسر شما وظیفه شماست و لذا سعی کنید نمونه هایی از این کنایات و سخن های غیر مستقیم را در رابطه با خودتان و همسرتان بیابید و به دقت سخنان او را تجزیه و تحلیل کنید تا از مشکلات بعدی جلو گیری شود.
اشیاء هر چه گرانبها تر می شوند ظیف تر می گردند. پیچیدگی و ظرافت الماس مانند شیشه نیست ... همسر شما ظریف تر از برگ گل است با همان ظرافت با او رفتار کنید 


10) آقایون حداکثر 20 دقیقه تحمل خرید دارند
 لطفا آنها را اذیت نکنید

نمودار حرکتی خانم ها و آقایان در هنگام خرید از یک پاساژمطابق تحقیقاتی انجام گرفته عموم آقایان حداکثر 20 دقیقه می توانند  از این مغازه به مغازه بعدی رفتن را تحمل کنند. حال آنکه خانم ها بعد از 20 دقیقه برای قیمت گرفتن و تست کردن و از این مغازه به آن مغازه رفتن و ... گرم می شوند. اگر بهتر بخواهیم بیان کنیم خرید برای خانم ها یک نوع تفریح و ورزش به حساب می آید و در طی آن ضمن آنکه می خواهند (البته احتمالا) کالایی را خریداری کنند به دیدن مناظر زیبا، چینش مغازه ها، البسه جدید و تست کردن آنها و ... نیز می پردازند. در این تصویر نمودار حرکتی و مقایسه ای یک آقا و خانم در هنگام خرید از یک پاساژ ترسیم شده است  

البته میزان تمایل خانم ها به خریدن اجناسی که چشم آنها را می گیرد وابسته به معیار های گوناگونی از جمله تجمل گرایی، تنوع طلبی، وضعیت مالی و ... می باشد که قصد پرداختن به آن را نداریم. اما نکته ای که در این بخش می خواهیم به آن بپردازیم میزان علاقه خانم ها به گشت و گذار در پاساژ ها و مغازه ها به بهانه خرید است که با قدری تقریبا به یک اندازه و بسیار زیاد است اما در این میان همراه بردن همسر گرامی دو فایده دارد یکی آنکه در صورت تمایل به خرید منبع مالی را به همراه آورده اند و دوم آنکه مثلا وقتی یکی از البسه جدید به بازار آمده را امتحان می کنند باید یک نفر باشد که به اصطلاح قربان صدقه ایشان برود ... و چه کسی بهتر از آقای خانه!.  اما آقا که حداکثر 20 دقیقه تحمل خرید دارد و به خاطر علاقه به خانم 20 دقیقه هم اضافی تحمل می کند بعد از رسیدن به مرز 30، 40 دقیقه شروع به اعتراض و غر زدن می کند که «خسته شدیم»، «یکی را انتخاب کن بریم»، «این مغازه با آن مغازه چه فرقی دارد» و .... و نتیجه این می شود  که پس از اندک زمانی آقایان خودشان را از خرید رفتن معاف می کنند زمینه شروع یک دعوا ایجاد می شود 
توصیه به خانم ها : خوب خانم محترم کمی به فکر شوهر دلبندت باش و کمتر او را مجبور به انجام کار های طاقت فرسا بنما ... بهترین کار این است که عابر بانک همسر محترم را بگیرید و با یکی از خانم های دوست یا فامیل به خرید بروید. در اینصورت هم شما از خرید لذت می برید هم ایشان نفس راحتی (البته بخاطر فرار کردن از خرید نه چیز دیگر) می کشند
توصیه به آقایان: دوتا کار را حتما انجام دهید یکی اینکه تا می توانید به بهانه های مختلف به خانمتان توجه ویژه (همان محبت و قربان صدقه و ...) نشان دهید که خانم مجبور نشود شما را جریمه کند. دوم هم اینکه قبل از ازدواج باید فکر این روز را می کردی، بالاخره خانم اختیار کردی و باید نیاز هایش را تامین کنی و یکی از نیاز های این خانم هم خرید رفتن و گشت و گذار در پاساژ و مغازه ها است. خودت را با شرایط وفق بده و اینقدر هم غر نزن. همینه که هست چاره ای هم نداری. 

 ادامه موارد «همدیگر را بهتر بشناسیم» بخش اول // بـخش دوم // بخش سوم // بخش چهارم // بخش پنجم



در ادامه سلسله مباحث پیرامون شناخت تفاوت های روحی و روانی خانم ها و آقایان در این پست تعدادی دیگر از این تفاوت ها می پردازیم. در انتهای پست آدرس سایر قسمت ها درج گردیده است

11) شخصیت، عزت نفس و غرور برای مردان اهمیت زیادی دارد لطفا سعی نکنید غرور او را بشکنید

همدیگر را بهتر بشناسیم تفاوت های زن و مردآقایان نسبت به غرورشان خیلی حساس هستند. اما برخی از خانم ها کارهایی انجام می دهند که سبب زیر سوال رفتن این غرور می گردد. در ادامه قصد داریم به معرفی برخی از اشتباهات رایج خانم ها در این خصوص بپردازیم  
تذکر مهم: این موضوع در خصوص خانم ها هم مطرح است و آقایان هم باید نسبت به همسر خود مراعات کنند لکن حساسیت بیشتر آقایان سبب شد در خصوص ایشان تاکید گردد.
»» مردها دوست ندارند خانمشان آنها را سرزنش کند و راه درست را به آنان نشان دهند. اما متاسفانه گاه دیده می شود که خانم ها اشتباهات همسرشان را (سرزنش وار) به آن‌ها گوشزد می‌کنند. این کار به خصوص اگر در مقابل دیگران انجام شود فاجعه است. مردان دوست دارند اگر اشتباهی میکنند همسرشان به رویش نیاورد. و نباید مو را از ماست کشید. لطفا اگر او به اشتباهش پی برده سرزنشش نکنید. دقت دارید که  انتقاد و امر به معروف و نهی از منکر کردن با سرزنش کردن متفاوت است و نباید آنها را با هم خلط کرد.
»» هیچگاه (تاکید می کنم هیچگاه) نقاط ضعف و منفی همسرتان را به رخ او نکشید، آقایان تحمل شنیدن (به رخ کشیدن) ضعفهایشان را ندارند (خصوصا جهاتی که نمی توانند آنها را بهبود ببخشند) مثلا در مورد ضعف های جسمانی، جایگاه اجتماعی، میزان تحصیلات و ... یکی از مواردی که برای آقایان بسیار سخت می نماید کمبود های مالی است. واضح است که داشتن پول بیشتر، بهتر بوده و معنایش رفاه بیشتر است؛ اما گوشه و کنایه زدن در مورد درآمد یک مرد در واقع لطمه زدن به غرور او است. بنابراین خانمی که بی پولی را به همسر گوشزد می کند تیشه به ریشه زندگی خود میزند
»» اشتباه بزرگ دیگری که برخی از خانم ها مرتکب می شوند مقایسه همسر خود را با مردان دیگر است که این مقایسه برای آقایان بسیار گران و سخت است و سبب موضع گیری و احیانا مقایسه شدن خود شما با دیگران خواهد شد پس از این امر به شدت خود داری کنید
پیشنهاد ویژه برای خانم ها از این حساسیت آقاین برای تحکیم خانواده خود بیشترین استفاده را ببرید. چگونه؟ ساده است عکس موارد فوق را انجام دهید. برای مثال سعی کنید نقاط قوت او را به رخش بکشید، او را قدرت مند و قوی جلوه دهید، از او به عنوان پشتیبان و حامی خود یاد کنید و چه زیباست اگر این کار ها در بین جمع انجام شود
تذکر: غرور مطرح شده در بالا با آن غروری که منفور و نا پسند است تفاوت دارد این غرور در حقیقت همان عزت نفس است و لاغیر. 

12) دو روحیه تقریبا متضاد در خانم ها این دو روحیه عبارتند از:
    الف) خانم ها دوست دارند از همه چیز و همه کس اطلاع داشته باشند. 
     ب ) خانم ها علاقه زیادی به غافل گیری شدن دارند
خانم ها حس کنجکاوی بسیار قویی دارند و تمایل دارند از همه چیز سر در بیاورند چرا که دوست دارند خود را عالم به همه اطلاعات نشان دهند. اما از سوی دیگر دوست دارند همسرشان یا آقایان نزدیک به ایشان هرزگاهی آن ها را غافل گیر کنند. دقت بفرمایید عرض شد «هرزگاهی»؛ زیرا تعدد دفعات غافل گیری سبب تحریک مورد الف می شود
این را امتحان کنید 1: بدون اطلاع همسرتان و بدون هیچ مناسبتی یک مسافرت که او به آنجا خیلی علاقه دارد تدارک ببیند، یا هدیه ای که مورد علاقه اوست رابرایش تهیه کنید و یا یک جشن(مثلا تولد) غیر منتظره یا .... مطمئن باشید تا ماه ها در خاطر همسرتان خواهد ماند و از آن یاد خواهد کرد 
این را امتحان کنید 2: بخشی از یک موضوع (که مثلا در اداره در حال اتفاق افتادن است) را برای همسرتان توضیح دهید و یک دفعه بگویید ولش کن بریم سراغ یک بحث دیگر؛ مطمئن باشید تا شما به جزئیات واقعه اعتراف نکنید خانم دست بردار نخواهد بود و اصلا خوابش نمی برد. البته باید برایتان راهکارهایی را هم ارائه بدهد و تازه شما باید آنها ار تایید یا رد کنید آن هم با دلیل. و متاسفانه تا به نتیجه رسیدن آن موضوع خانم پیگیر جزئیات خواهد بود.
از سوی دیگر آقایان (به دلایل متعدد) اصلا تمایل ندارند در خصوص مشکلاتشان با همسرشان گفتگو کنند و او را در جریان بگذارند. غافل از اینکه خانم ها ذهن بسیار خلاق و بازی دارند و با نگاه جزئی نگر و موشکافانه ای که از آن بهره مند هستند؛ در بسیاری از موارد می توانند حلال مشکلات باشند و یا اگر هم نتوانند تمایل دارند حداقل خودشان را شریک مشکلات همسرشان نشان بدهند. پنهان کردن موضوعات از ایشان سبب مشکوک شدن شده ومشکلات بعدی 
توصیه 1: آقای محترم از این به بعد مثل یک شوهر خوب همه چیزی را که به همسرتان و زندگیتان مربوط می شود بدون کم و کاستی برای او تشریح کن و به قول معروف مثل کف دست رو راست باش. وگر نه علاوه بر اینکه همسرت به تو مشکوک می شود و پلیس بازی شروع می گردد؛ این پنهان کاری شما، پنهان کاری متقابل را به همراه خواهد داشت. مثلا چه اشکالی دارد که فیش ماهیانه خود را هر ماه به همسرت تقدیم کنی، یا رمز گوشی موبایلت را بصورت روزانه عوض نکنی خوب همسرت دوست دارد بداند توی گوشی شوهرش چه می گذرد. یا اینکه چرا وقتی گوشیت زنگ می زند پرت و پلا صحبت می کنی و بعضی وقت ها گوشی رو به بیرون از اتاق برده صحبتت را ادامه می دهی. چه اشکالی دارد اگر غیر منتظره می روی بیرون یا دلیل واقعی را به خانم بگویید یا حداقل یک بهانه مناسب بیاوری و از گفتن جملاتی مثل خصوصی است و کار دارم و ... اجتناب کنی. در ضمن اگر نمی توانی موضوعی را برای باز کنی اصلا مطرح نکن که مجبور به گنگ صحبت کردن نشوی. البته فراموش هم نکن که کارهای بیرون از منزل برای بیرون از منزل است ولاغیر 
توصیه 2: خانم محترم بپذیر که در بعضی از موارد، ورود شما سبب آسیب دیدن روحیه لطیف شما می شود و از آنجا که همسرتان به شما علاقه مند است سعی می کند مشکلات را به تنهایی حل کند پس سعی نکنید از همه چیز سر در بیاورید و قدری روحیه کنجکاوی زنانه خود را کنترل کنید ... در ضمن دلیلی ندارد همه پیامک های همسرت را بخوانی یا از همه قرار های او سر در بیاوری، قدری به همسرت اعتماد کنید لطفا  
توصیه 3: خانم محترم علت پنهان کاری آقا می تواند عملکرد قبلی شما باشد. مثلا فرض کنید شاید شما به پول خرج کردن های آقا بیش از حد گیر می دادید که آقا مجبور شده میزان درآمدش را از شما مخفی کند پس سعی کنید از این به بعد قدری سنجیده تر عمل کنید و بیشتر قابل اعتماد باشید 
توصیه 4 آقای محترم یادت باشد که در کنار قابل پیش بینی بودن گاهی هم باید همسرت را غافل گیر کنی. پس از دادن هدیه پیش بینی نشده، مسافرت و گردش پیش بینی نشده و ... غفلت نکن. البته مراقب باش پنهان کاری زیاد سبب نشود که حس کنجکاوی خانم تحریک شود که آن وقت کار خیلی سخت خواهد شد.

13) بعضی از آقایان برای ابراز محبت گاز می گیرند البته کلمه بعضی را خیلی هم خواندید اشتباه نیست 
تعجب نکنید کافی است یک کودک مثلا 6 ماهه تپل، مپل را دست یک آقا بدهید تا ببینید که یا او را گاز می گیرد یا لپش را می کشد. 
اما موضوعی که می خواهیم در موردش صحبت کنیم چیز دیگری است. خانم ها حس لامسه بسیار قویی دارند و بخش اعظمی از ارتباطشان با اطراف را از طریق این حس انجام می دهند. و برخلاف آنها آقایان از این حس کم بهره هستند. این موضوع را می توان به وضوح در جنس پارچه ای که با آن لباس برای خانم ها تهیه می کنند و تفاوت آن با جنس پارچه هایی که آقایان می پسندند مشاهده کرد. خانم ها نیاز دارند که محبت شما را از طریق حس لامسه خود درک کنند. نوازش کردن، در آغوش گرفتن و ... طرقی هستند که ایشان برای آنها ارزش زیادی قائلند و متاسفانه در بسیاری از موارد توسط آقایان مورد غفلت واقع می شود 
توصیه 1: آقای محترم لطفا به این حس مادر، همسر و دختر خود توجه ویژه داشته باش لطفا
توصیه 2: خانم محترم می دونم می خوای بگی «جدا موجوداتی هستند این آقایون ناشناخته، آخه می خوای محبت کنی برای چی گاز می گیری خوب ...» اما زیاد نسبت به آقاین سخت نگیرید بندگان خدا از نوازش و اثرات آن و اثرات مخرب و حساسیت پوست شما نسبت گاز زیاد سر در نمی آورند.
توصیه 3: آقایون متاهل خودتان بروید مصداق های خوب دیگری را بیابید.

ادامه موارد «همدیگر را بهتر بشناسیم»  بخش اول // بـخش دوم // بخش سوم // بخش پنجم



در ادامه سلسله مباحث پیرامون شناخت تفاوت های روحی و روانی خانم ها و آقایان در این پست تعدادی دیگر از این تفاوت ها می پردازیم. در انتهای پست آدرس سایر قسمت ها درج گردیده است

همدیگر را بهتر بشناسیم تفاوت های زن و مرد


14) تاریخ ها برای خانم ها بسیار پر اهمیت است
 
خانم ها در مدیرت زمان بسیار توانمند هستند؛ حال آنکه مردان عموما نسبت به آن کم توجهی می کنند. از این روست که خانم ها برخلاف آقایان نسبت به زمان و تاریخ بسیار دقت نظر دارند. بسیاری از ایشان وقایع را به ساعت به یاد دارند و اگر از او در مورد حادثه ای سوال کنید حتی جزئیات را هم به تاریخ و ساعت بازگو می کند. 
ممکن است فراوان آقایی از همسرش بشنود که مثلا سه شنبه قول دادی که جمعه شب انباری رو تمیز می کنی، سه هفته است که مادرت تماس نگرفته ای، پارسال قول دادی که بعد امتحان بچه ها برویم مسافرت و ... اما آقا عمدا و یا سهوا این قرار ها را فراموش کرده باشد.
شاید بسیار کم اتفاق بیافتد که خانمی تولد همسر و بچه هایش ، تاریخ عقد، عروسی و ... را فراموش کند اما آقایان در این خصوص فراموش کار های قهاری هستند.
توصیه 1: آقای محترم لطفا یا به همسرت قولی نده، یا اگر دادی دقیقا سر زمان معهود به انجامش برسان چرا که همسرت روی زمانی که تو می گویید حساب و برنامه ریزی می کند. اگر زمان انجامش را نمی دانی بگویی بعدا بهتر از این است که زمانی را بگویی که احتمال دارد نتوانی. البته خانم ها به کلی گویی عکس العمل مثبتی نشان نمی دهند و مجبورتان خواهند کرد زمانی را دقیق مشخص کنید. 
توصیه 2: آقای محترم لطفا تاریخ و زمان اتفاقات مهم زندگی را گوشه ای یادداشت کن و از گرامیداشت آنها حتی با یک پیامک غافل نشو. قند در دل خانم آب می شود اگر به او بگویی امروز ساعت 4 و نیم بعد از ظهر سالگرد اولین آشنایی من با تو است یا امروز ساعت 21: 20 دقیقه اولین شام مشترکمان را در فلان رستوران و پشت فلان میز خوردیم. و مطمئن باش او این تاریخ ها را دقیق حفظ است

15) خانم ها نیاز به یک تکیه گاه مقتدر دارند این شاید مهمترین اصل است که به عنوان حسن ختام موارد 15 گانه تقدیم حضور شما می گردد. 
در عبارت بالا دو کلمه مهم گنجانده شده است. یکی «تکیه گاه» و دیگری «مقتدر» که سعی می کنم بصورت اجمالی به آنها بپردازم. 
تکیه گاه از نظر خانم ها شخصی است که در کار ها بتوانند با او مشورت کرده، راهکار بگیرند و حضور او را به عنوان همراه لمس کند. یک خانم حتی اگر بتواند به تنهایی فعالیتی را به اتمام برساند باز هم از اینکه کسی کنارش باشد که بتواند روی حضور او حساب کند (حتی اگر کاری از دستش بر نیاید) خوشحال شده و یا بهتر بگوییم به چنین کسی نیاز مبرمی دارد. یکی از نمود های این نیاز ایشان می تواند عدم تمایل خانم ها به کار انفرادی و تمایل زیاد ایشان به کار گروهی باشد. خانم ها در تمام کار هایشان سعی می کنند گروهی را تدارک ببینند و به اتفاق آنها آن فعالیت را به انجام رسانند و بسیار از پذیرفتن کارهایی که به تنهایی باید آن را انجام دهند گریزانند.
البته تکیه گاه خانم ها در زمان های مختلف ممکن است متفاوت باشد. آنها امکان دارد کار های مختلف که احتمالا در یک زمان هم در حال انجام هستند تکیه گاه های گوناگونی انتخاب کنند.

در دوران کودکی بزرگترین تکیه گاه یا حامی دختران، پدر یا برادر بزرگترشان است و هر چه بزرگتر می شوند دامنه این تکیه گاه ها بیشتر می شود و گاهی اگر مردی را نتوانند به عنوان تکیه گاه بیابند سعی می کنند به همجنسان خود تکیه کرده و خانم دیگری را در کنار خود حاضر کنند و این کاری است که گروه های فمنیستی که مدعی مستقل بودن خانم هستند سعی می کنند از همدیگر به عنوان تکیه گاه بهره برند.
یک تشبیه زیبای: خانم ها در این تکیه کردن، مثل گل نیلوفر هستند که برای رشد به یک چوب تکیه می دهد تمام چوب را میگیرد بعد گل می دهد و شکوفا می شود و سپس تمام فضا را می گیرد. اگر این دیوار یا چوب نباشد نیلوفر نمی تواند رشد و پژمرده می شود. 

اما مقتدر از دیدگاه خانم های جوان و بعضا خام به کسی گفته می شود که مثلا بدن سازی رفته و بازوهایش بسیار ضخیم و تنومند باشد و یا در یک دعوا بتواند چند نفر را به زمین بزند، حتی پست و مقام بالا یا پول زیادی داشته باشد که با بهره از آنها بتواند از همسرش حمایت کند. اما از دیدگاه خانم های بالغ و عاقل مرد مقتدر مردی است که مسئولیت پذیر و متعهد باشد. تکیه گاه خوب تکیه گاهی است که خودش نیازی به تکیه کردن به دیگران نداشته باشد. اگر دقت کرده باشید خانم ها از آقایانی که به دیگران وابسته (بخوانید آویزان) هستند متنفرند و تمایل دارند همسرشان، هرچند مشکل باشد، بصورت مستقل زندگی را اداره کنند و در برابر مشکلات همچون کوه بیاستند و کم نیاورند.
توصیه 1: آقای محترم برای همسرتان قابل اعتماد باشید وگر نه جانشینی برایتان پیدا می کنند. حتما دقت کرده اید که برخی از خانم ها بعد از ازدواج باز هم به برادر و پدرشان بیش از همسرشان وابسته اند در این گونه موارد عموما مقصر آقاست که نتوانسته اعتماد همسر خود را جلب کند او را مجبور کرده که به دیگری تکیه نماید. البته تقصیر از خانم و تکیه گاه جانشین هم هست که فعلا بماند.
توصیه 2 خانم محترم بعد از ازدواج شما وارد دنیای جدید شده اید پس سعی کنید تنها به تکیه کردن به همسر خود فکر کنید و اگر او را تکیه گاه امنی نیافتید بدانید که مقصر اصلی شما هستنید که در انتخاب دقت کافی ننموده اید، پس سعی کنید همسرتان را پرورش داده و آماده تکیه کردن بنمایید نه اینکه دیگران را تکیه گاه خود قرار دهید چرا که آقایان از این عمل شما به شدت شکسته می شوند که نتیجه این شکستگی حداقل طلاق عاطفی است.
توصیه 3: آقای محترم همسر شما نیاز دارد از مقتدر بودن شما اطمینان حاصل کند پس به او ثابت کنید که تکیه گاه قابل اعتمادی هستید و با قبول مسئولیت ها و موفق به اتمام رساندن آنها و تعهد زیاد خود به خانواده راه را برای اعتماد همسرتان فراهم بفرمایید. 
توصیه 4 خانم محترم اقتدار همسر شما در خانواده دُری است که اگر قدر آنرا ندانید و آن را بشکنید (خصوصا در حضور کودکان) زندگیتان از مدار اصلی خود خارج می شود پس سعی کنید همواره تصمیم نهایی  (یا حداقل اعلام تصمیم نهایی) را به همسرتان بسپارید، در حضور فرزندانتان با او یکی به دو نکرده و اگر انتقادی نسبت به او دارید با رعایت مورد 11 در خفا و در خلوت ها به ایشان گوش زد کنید.
توصیه 5: آقای محترم همسر شما هم در مورد مسائل مختلف نظراتی دارد پس همواره سعی کن قبل از تصمیم گیری و اقدام نظر او را هم بشنوی تا برایش اطمینان حاصل شود که همسرش برای تصمیم گیری نظر او را هم جویا شده. اینطوری به تصمیم شما بیشتر اعتماد می کند. 
توصیه 6: آقای محترم تعریف «مرحله سخت زندگی» از دید شما و همسرتان متفاوت است و شاید برای شما مرحله ای زیاد هم سخت نباشد و بتوانید  موارد مشابه  به تنهایی پشت سر بگذارید اما او نیاز داشته باشد حضور شما را در کنار خودش حس کند پس او را تنها نگذارید و به او اطمینان بدهید (تاکید حتما لسانی باشد) که تا آخر کنارش هستید و تنهایش نمی گذارید 
توصیه 7 والدین گرامی و خصوصا مادر محترم پسر شما قرار است در آینده تکیه گاهی برای همسرش باشد پس با دور اندیشی اگر او به زمین افتاد (چه فیزیکی چه شکست خوردن در کارها) در عین آنکه او را از مشورت خود بی نصیب نمی گذارید دست او را نگیرید و بگذارید خودش مستقل مشکلاتش را حل کند. به او اعتماد کنید و بخشی از مسئولیت ها را به عهده اش بگذارید. مثلا به او مقداری پول بدهید و بگویید شام امشب با تو و بگذارید خودش را اثبات کند و با مشکلات کوچک دست و پنجه نرم کند و صد البته در شکست ها به هیچ وجه سرزنشش نفرمایید که اعتماد به نفسش را از دست می دهد
و در خصوص فرزند دخترتان نیز دقت بفرمایید که عمر شما علی القاعده زود تر از دخترتان به اتمام می رسد و خواهد آمد زمانی که شما نیستید و دخترتان هست پس بعد از ازدواج تا حد ممکن اجازه بدهید دخترتان به همسرش تکیه کند و اگر احیانا آقا داماد قابلیت تکیه گاه شدن را نداشت بجای شکستن او سعی کنید به دخترتان در تربیت درست همسرش کمک دهید تا زندگی آنها مستقل شکل گیرد ... البته عرض اخیر منافی کمک های والدین در حین و اوایل ازدواج نیست اما نباید (تاکید می کنم به هیچ وجه نباید) رنگ و بوی دخالت بگیرد
توصیه 8 و آخر زوج محترم خصوصا خانم محترم مطرح کردن مشکلات با والدین اذن دادن به ایشان برای دخالت در امور شما و کم رنگ شدن استقلال زندگیتان است. دقت بفرمایید که در مشکلات بجای مشوت با والدین خود (که شاید علم چندانی هم نداشته و تجربه ایشان تنها محدود به یک یا تعداد اندکی خانواده باشد) از مشورت با مشاورین مجرب و مسلط به علوم روانشناسی دینی بهره ببرید که راهکار صحیح و جامع به شما ارائه کنند.


ادامه موارد «همدیگر را بهتر بشناسیم» 
 بخش اول // بـخش دوم // بخش سوم // بخش چهارم



<      1   2   3   4      >