در ادامه سلسله مباحث پیرامون شناخت تفاوت های روحی و روانی خانم ها و آقایان در این پست تعدادی دیگر از این تفاوت ها می پردازیم. در انتهای پست آدرس سایر قسمت ها درج گردیده است
14) تاریخ ها برای خانم ها بسیار پر اهمیت است
خانم ها در مدیرت زمان بسیار توانمند هستند؛ حال آنکه مردان عموما نسبت به آن کم توجهی می کنند. از این روست که خانم ها برخلاف آقایان نسبت به زمان و تاریخ بسیار دقت نظر دارند. بسیاری از ایشان وقایع را به ساعت به یاد دارند و اگر از او در مورد حادثه ای سوال کنید حتی جزئیات را هم به تاریخ و ساعت بازگو می کند.
ممکن است فراوان آقایی از همسرش بشنود که مثلا سه شنبه قول دادی که جمعه شب انباری رو تمیز می کنی، سه هفته است که مادرت تماس نگرفته ای، پارسال قول دادی که بعد امتحان بچه ها برویم مسافرت و ... اما آقا عمدا و یا سهوا این قرار ها را فراموش کرده باشد.
شاید بسیار کم اتفاق بیافتد که خانمی تولد همسر و بچه هایش ، تاریخ عقد، عروسی و ... را فراموش کند اما آقایان در این خصوص فراموش کار های قهاری هستند.
توصیه 1: آقای محترم لطفا یا به همسرت قولی نده، یا اگر دادی دقیقا سر زمان معهود به انجامش برسان چرا که همسرت روی زمانی که تو می گویید حساب و برنامه ریزی می کند. اگر زمان انجامش را نمی دانی بگویی بعدا بهتر از این است که زمانی را بگویی که احتمال دارد نتوانی. البته خانم ها به کلی گویی عکس العمل مثبتی نشان نمی دهند و مجبورتان خواهند کرد زمانی را دقیق مشخص کنید.
توصیه 2: آقای محترم لطفا تاریخ و زمان اتفاقات مهم زندگی را گوشه ای یادداشت کن و از گرامیداشت آنها حتی با یک پیامک غافل نشو. قند در دل خانم آب می شود اگر به او بگویی امروز ساعت 4 و نیم بعد از ظهر سالگرد اولین آشنایی من با تو است یا امروز ساعت 21: 20 دقیقه اولین شام مشترکمان را در فلان رستوران و پشت فلان میز خوردیم. و مطمئن باش او این تاریخ ها را دقیق حفظ است
15) خانم ها نیاز به یک تکیه گاه مقتدر دارند این شاید مهمترین اصل است که به عنوان حسن ختام موارد 15 گانه تقدیم حضور شما می گردد.
در عبارت بالا دو کلمه مهم گنجانده شده است. یکی «تکیه گاه» و دیگری «مقتدر» که سعی می کنم بصورت اجمالی به آنها بپردازم.
تکیه گاه از نظر خانم ها شخصی است که در کار ها بتوانند با او مشورت کرده، راهکار بگیرند و حضور او را به عنوان همراه لمس کند. یک خانم حتی اگر بتواند به تنهایی فعالیتی را به اتمام برساند باز هم از اینکه کسی کنارش باشد که بتواند روی حضور او حساب کند (حتی اگر کاری از دستش بر نیاید) خوشحال شده و یا بهتر بگوییم به چنین کسی نیاز مبرمی دارد. یکی از نمود های این نیاز ایشان می تواند عدم تمایل خانم ها به کار انفرادی و تمایل زیاد ایشان به کار گروهی باشد. خانم ها در تمام کار هایشان سعی می کنند گروهی را تدارک ببینند و به اتفاق آنها آن فعالیت را به انجام رسانند و بسیار از پذیرفتن کارهایی که به تنهایی باید آن را انجام دهند گریزانند.
البته تکیه گاه خانم ها در زمان های مختلف ممکن است متفاوت باشد. آنها امکان دارد کار های مختلف که احتمالا در یک زمان هم در حال انجام هستند تکیه گاه های گوناگونی انتخاب کنند.
یک تشبیه زیبای: خانم ها در این تکیه کردن، مثل گل نیلوفر هستند که برای رشد به یک چوب تکیه می دهد تمام چوب را میگیرد بعد گل می دهد و شکوفا می شود و سپس تمام فضا را می گیرد. اگر این دیوار یا چوب نباشد نیلوفر نمی تواند رشد و پژمرده می شود.
اما مقتدر از دیدگاه خانم های جوان و بعضا خام به کسی گفته می شود که مثلا بدن سازی رفته و بازوهایش بسیار ضخیم و تنومند باشد و یا در یک دعوا بتواند چند نفر را به زمین بزند، حتی پست و مقام بالا یا پول زیادی داشته باشد که با بهره از آنها بتواند از همسرش حمایت کند. اما از دیدگاه خانم های بالغ و عاقل مرد مقتدر مردی است که مسئولیت پذیر و متعهد باشد. تکیه گاه خوب تکیه گاهی است که خودش نیازی به تکیه کردن به دیگران نداشته باشد. اگر دقت کرده باشید خانم ها از آقایانی که به دیگران وابسته (بخوانید آویزان) هستند متنفرند و تمایل دارند همسرشان، هرچند مشکل باشد، بصورت مستقل زندگی را اداره کنند و در برابر مشکلات همچون کوه بیاستند و کم نیاورند.
توصیه 1: آقای محترم برای همسرتان قابل اعتماد باشید وگر نه جانشینی برایتان پیدا می کنند. حتما دقت کرده اید که برخی از خانم ها بعد از ازدواج باز هم به برادر و پدرشان بیش از همسرشان وابسته اند در این گونه موارد عموما مقصر آقاست که نتوانسته اعتماد همسر خود را جلب کند او را مجبور کرده که به دیگری تکیه نماید. البته تقصیر از خانم و تکیه گاه جانشین هم هست که فعلا بماند.
توصیه 2 خانم محترم بعد از ازدواج شما وارد دنیای جدید شده اید پس سعی کنید تنها به تکیه کردن به همسر خود فکر کنید و اگر او را تکیه گاه امنی نیافتید بدانید که مقصر اصلی شما هستنید که در انتخاب دقت کافی ننموده اید، پس سعی کنید همسرتان را پرورش داده و آماده تکیه کردن بنمایید نه اینکه دیگران را تکیه گاه خود قرار دهید چرا که آقایان از این عمل شما به شدت شکسته می شوند که نتیجه این شکستگی حداقل طلاق عاطفی است.
توصیه 3: آقای محترم همسر شما نیاز دارد از مقتدر بودن شما اطمینان حاصل کند پس به او ثابت کنید که تکیه گاه قابل اعتمادی هستید و با قبول مسئولیت ها و موفق به اتمام رساندن آنها و تعهد زیاد خود به خانواده راه را برای اعتماد همسرتان فراهم بفرمایید.
توصیه 4 خانم محترم اقتدار همسر شما در خانواده دُری است که اگر قدر آنرا ندانید و آن را بشکنید (خصوصا در حضور کودکان) زندگیتان از مدار اصلی خود خارج می شود پس سعی کنید همواره تصمیم نهایی (یا حداقل اعلام تصمیم نهایی) را به همسرتان بسپارید، در حضور فرزندانتان با او یکی به دو نکرده و اگر انتقادی نسبت به او دارید با رعایت مورد 11 در خفا و در خلوت ها به ایشان گوش زد کنید.
توصیه 5: آقای محترم همسر شما هم در مورد مسائل مختلف نظراتی دارد پس همواره سعی کن قبل از تصمیم گیری و اقدام نظر او را هم بشنوی تا برایش اطمینان حاصل شود که همسرش برای تصمیم گیری نظر او را هم جویا شده. اینطوری به تصمیم شما بیشتر اعتماد می کند.
توصیه 6: آقای محترم تعریف «مرحله سخت زندگی» از دید شما و همسرتان متفاوت است و شاید برای شما مرحله ای زیاد هم سخت نباشد و بتوانید موارد مشابه به تنهایی پشت سر بگذارید اما او نیاز داشته باشد حضور شما را در کنار خودش حس کند پس او را تنها نگذارید و به او اطمینان بدهید (تاکید حتما لسانی باشد) که تا آخر کنارش هستید و تنهایش نمی گذارید
توصیه 7 والدین گرامی و خصوصا مادر محترم پسر شما قرار است در آینده تکیه گاهی برای همسرش باشد پس با دور اندیشی اگر او به زمین افتاد (چه فیزیکی چه شکست خوردن در کارها) در عین آنکه او را از مشورت خود بی نصیب نمی گذارید دست او را نگیرید و بگذارید خودش مستقل مشکلاتش را حل کند. به او اعتماد کنید و بخشی از مسئولیت ها را به عهده اش بگذارید. مثلا به او مقداری پول بدهید و بگویید شام امشب با تو و بگذارید خودش را اثبات کند و با مشکلات کوچک دست و پنجه نرم کند و صد البته در شکست ها به هیچ وجه سرزنشش نفرمایید که اعتماد به نفسش را از دست می دهد
و در خصوص فرزند دخترتان نیز دقت بفرمایید که عمر شما علی القاعده زود تر از دخترتان به اتمام می رسد و خواهد آمد زمانی که شما نیستید و دخترتان هست پس بعد از ازدواج تا حد ممکن اجازه بدهید دخترتان به همسرش تکیه کند و اگر احیانا آقا داماد قابلیت تکیه گاه شدن را نداشت بجای شکستن او سعی کنید به دخترتان در تربیت درست همسرش کمک دهید تا زندگی آنها مستقل شکل گیرد ... البته عرض اخیر منافی کمک های والدین در حین و اوایل ازدواج نیست اما نباید (تاکید می کنم به هیچ وجه نباید) رنگ و بوی دخالت بگیرد
توصیه 8 و آخر زوج محترم خصوصا خانم محترم مطرح کردن مشکلات با والدین اذن دادن به ایشان برای دخالت در امور شما و کم رنگ شدن استقلال زندگیتان است. دقت بفرمایید که در مشکلات بجای مشوت با والدین خود (که شاید علم چندانی هم نداشته و تجربه ایشان تنها محدود به یک یا تعداد اندکی خانواده باشد) از مشورت با مشاورین مجرب و مسلط به علوم روانشناسی دینی بهره ببرید که راهکار صحیح و جامع به شما ارائه کنند.
ادامه موارد «همدیگر را بهتر بشناسیم» بخش اول // بـخش دوم // بخش سوم // بخش چهارم