پيام
رقيه کنيز بي بي زهرا
95/12/7
***انتظار***
*کوچه ي باريکو روزِ روشن بودو ي دفعه ديدم که وسط کوچه دشمن بودو /توي ي چشم بهم زدن سايه اي ردشد از سرم سايه ي يک دست سياه که رفت به سمت مادرم /مادرم افتاد رو زمين ديگه نميشه باورم ناله ي مادر بي صدا ناله ي من واي جيگرم /نامرد راه کوچه رو بست ..سيلي آيينه رو شکست مادر پيش چشاي من روي خاک کوچه نشست*
رقيه کنيز بي بي زهرا
سلام اللهم صلي علي فاطمه و ابيها بعلها و بنيها سرمستودع فيها به عدد ما احاط به علمک
رقيه کنيز بي بي زهرا
سلام حاج آقا تلگرام نمياد منم ضررش بيشتر از نفعشه نميام الان بچه هاي قديمي تلگرامن يعني من حذف وبلاگ زدم سه تل وبلاگ داشتم همينو گذاشتم توبه کردم دست از مسخره بازي برداشتم